دوست عزيز از شما دعوت ميشود كه فكر خود را آزاد كنيد زيرا كه خدا تو را آزاد آفريده است به طور مطلق خود را تسليم تنها خدا كنيد و خود را از قيد و بندهاي مذاهب ساختگي رها كنيد

آخرين تغييرات 26 مرداد سال 89

 نكات قرآني     اخبار    دانلود    زندگي    تزکیه نفس   نوزده   رد حديث وسنت   خدا یکتاست  

نماز  

واسطه ها در پرستش و نیایش  

شفاعت  

پیام خدای مهربان به مردم ایران  

پیام خدای مهربان به مردم تاجيكستان  

پیام خدای مهربان به مردم افغانستان  

وبلاگ انگلیسی  

سایت عربی  

12/06/2004

شفاعت

شفاعت

شفاعت يكي از مهمترين مسائلي است كه دوگروه مسيحيان و مسلمانان را به خود مشغول كرده است.
اكثريت دو گروه معتقدند كه در جهان آخرت محمد- عيسي- مريم- علي- حسين- ابوالفضل- فاطمه- غوث و ....
پادرمياني كرده و آنها را به بهشت ميبرند.آنها با همين خيال از مقدسين خود در اين دنيا تقاضاي كمك كرده
و به اين واسطه با خدا ارتباط برقرار ميكنند هر چند كه مفهوم شفاعت چيز ديگري است اما آنها از علي
ميخواهند كه از خدا طلب رزق و روزي برايشان بكند. آنها مستقيما با خدا ارتباط برقرار نميكنند و ميگويند
ما توانايي اين را نداريم و از طريق مقدسينمان كه به خدا نزديكترند اين ارتباط را برقرار ميكنيم. و به اين طريق
هم ياد مقدسين خود را زنده نگه داشته ايم و هم اين كه دعاي خود را هم كرده ايم و به اين طريق با يك تير
چندين هدف را نشانه گيري كرده ايم. آنها ميگويند كه ما به اين طريق مقدسينمان را پرستش نميكنيم بلكه
فقط شفيع خود قرار ميدهيم و به اين طريق وسيله اي براي خود جسته ايم تا كه به خدا نزديك شويم. و خدا
خودش گفته وسيله اي جستجو كنيد و ما وسيله را جستجو كرديم و مقدسين و امامان خود را يافتيم. و از
آنها تقاضاي كمك ميكنيم و قصد ما فقط خداست و آنها را پرستش نميكنيم بلكه فقط شفيع خود قرار ميدهيم
هر چند معتقدند كه طلب كمك از خدا به تنهايي هم ممكن است ولي در عمل به ندرت آن را انجام ميدهند و
اكثرا از مقدسين خود طلب مغفرت و كمك ميكنند.
مثلا ميگويند :

يا علي خودت كمكم كن.
يا مريم مقدس كمك كن.
يا مولا من بچه دختر ميخواهم.
يا مولا مريضيم را شفا بده.
در پشت اتوبوسها مينويسند : يا ساقي صحراي كربلا – يا غوث گيلاني و ......
هفته ها به زيارت اماكن مقدسه خود ميروند و ....

در منازل ادارات تكيه ها مساجد حسينيه ها كليساها كنيسه ها مقابر و .... به وفور اين جور جملات يافت
ميشود و تمام اينها را به شفاعت ربط ميدهند و مي گويند خدا خودش اجازه شفاعت داده است. ميگويند
خدا خودش گفته است كه كساني با اجازه من در جهان آخرت ميتوانند شفاعت كنند و آن كسان مقدسين
ما هستند و به اين طريق آنها بهتر زبان ما را ميفهمند و حرف ما را به خدا ميرسانند و ما خودمان از فرط
خجالت و روسياهي (مرض قلب) نميتوانيم مستقيما با خدا ارتباط برقرار كنيم.

و با اين كار هم ياد آنان را زنده نگه داشته ايم و هم اينكه به اين طريق ما به آرمانهاي امام حسين و ساير مقدسين
احترام گذاشته ايم و ميخواهيم كه به طور روزمره ياد آنان در خاطره ما باشد و براي ما الگو و نمونه باشند.

اين خلاصه اي بود از تفكرات كفرآميز مسلمانان در مورد شفاعت.

شرك تنها گناه غير قابل بخشش است و خداوند بزرگ هر گناهي را كه بخواهد ميبخشد به جز شرك.
و اين خط قرمز است. اين همان درخت ممنوعه آدم بود در بهشت. شيطان خيلي راحت قربانيهايش را
به شرك متمايل ميكند. بدون اينكه خود بدانند از آنان مشركاني واقعي ميسازد.
همان درخت ممنوعه (شرك) در اين دنيا براي ما طراحي شده است.شيطان قادر است كه همانند جدمان
در بهشت مارا به آن درخت متمايل سازد. و بدبختانه اكثريت را متمايل كرده است.

من در اين مقاله قصد توهين به هيچ گروهي را ندارم فقط ميخواهم كه به طور خلاصه مفهوم شفاعت را
مشخص كنم.شركت كردن در اين تاپيك اجباري نيست.
بحث را به 4 عنوان تقسيم بندي خواهم كرد:

1- عبادت و نيايش
2- يادخدا
3- مرگ
4- مفهوم شفاعت


از كساني كه قرآن را قبول ندارند و يا اين كه مقلدند خواهشمندم كه به هيچ وجه در تاپيك من شركت نكنند.
و بحث را دريك تاپيك ديگري پيگيري كنند.


عبادت و نيايش

زماني كه خداوند مهربان مارا آفريد از كل انسانها ميثاق گرفت كه فقط او خداي ماست. آيه 7:172
به همين جهت خداي بزرگ مارا طوري آفريده است كه محور خوشبختي و بدبختي ما عبادت فقط خداست.
و در غير از عبادت او احساس آرامش نخواهيم كرد. عبادت فقط بايد براي خدا باشد. تمام پيامبران كه در طول
تاريخ آمده اند همه آنها محور حرفشان عبادت فقط خدا بوده است. خداي بزرگ شياطين را تا قيامت فرصت
داده است تا كه عقايد شرك آلودشان را بين ما انتشار دهند.

عبادت در صورتي كه فقط براي خدا نباشد شرك محسوب ميشود و شرك تنها گناهي است كه قابل بخشش
نيست. سنت خدا بر اين است كه هر گناهي را كه بخواهد ميبخشد ولي شرك را نميبخشد. اين سنت خداست
و سنت خدا قابل تغيير نيست. شيطان قول داده است كه اكثريت انسانها را مشرك كند.

اين در حالي است كه خداي بزرگ كتابهايي توسط پيامبران نازل ميكند تا كه مردم را از اين حيله شيطان آگاه
كند. آخرين كتاب آسماني ما قرآن صراحتا اين خط قرمز را مشخص كرده است. اما متاسفانه با توجه به اين كه
انسانها فراموشكارند موجوديت انسانها هميشه در اين مورد خيلي راحت گول ميخورند و براحتي طبق نقشه
شيطان پيش ميروند. آيات 15:39 و 15:40

عبادت فقط براي خداست. هيچ كس در عبادت نميتواند همتراز خدا قرار گيرد. هيچ كس در عبادت نميتواند واسطه
باشد . خدا از رگ گردن به ما نزديكتر است.

شيطان ميتواند هر چيزي را به عنوان شريك خداي ما قرار دهد :

1- مال دنيا و فرزندان و همسر :

آيه 42 سوره 18 داستان كسي است كه آنقدر به باغش مشغول و دلبسته بود كه خداي خود را فراموش كرد و
در آخر كار كه باغش سوخت گفت اي كاش براي خداي خود شريك قائل نشده بودم.

[18:42] بي گمان، محصولاتش همه از بين رفت و غم و اندوه او را فرا گرفت. اكنون كه ملکش باير شده بود، از آنچه كه
بيهوده در آن خرج كرده بود، لابه و زاري مي کرد. و سرانجام گفت: "اي کاش هرگز ملکم را همچون خدا در کنار پروردگارم
قرار نمي دادم."

اگر تمام فكر و ذكر ما مال دنيا و همسران و فرزندان ماست در آنصورت آنها را به عنوان شريك خداي خود قرار داده ايم
اگر تمام فكر و ذكر شما رسيدن به موبايل و ماشين و .. است بدانيد كه براي خداي خود شريك قرار داده ايد.

[4:36] واعبدوا الله ولا تشركوا به شيءا وبالولدين احسنا وبذي القربى واليتمى والمسكين والجار ذي القربى والجار الجنب والصاحب بالجنب وابن السبيل وما ملكت ايمنكم ان الله لا يحب من كان مختالا فخورا

[4:36] شما بايد فقط خدا را بپرستيد- هيچ چيزي را شريك او قرار ندهيد. بايد والدين، خويشاوندان، يتيمان، تهيدستان، همسايه خويشاوند، همسايه بيگانه، همكار نزديك، مسافر غريب و خدمتكارانتان را در نظر داشته باشيد. خدا متظاهران متكبر را دوست ندارد.

[16:107] اين از آن جهت است که آنان زندگي اين دنيا را بر آخرت مقدم شمرده اند و خدا چنين مردم کافري را هدايت نمي کند.

همچنين آيات 64:14 و 64:15 را نگاه كنيد.

2- هواي نفس :

ممكن است كسي هواي نفسش را خداي خود قرار دهد.

[25:43] آيا آن شخص را ديده اي كه غرورش خداي اوست؟ آيا طرفدار او خواهي بود؟

نفس يهوديها آنان را بر اين باور قرار داد كه آنها برگزيده و اوليا خداوندند.

[2:94] بگو: "اگر سراي آخرت نزد خدا ويژه شماست و سايرين از آن محروم هستند، پس آرزوي مرگ کنيد، اگر راست مي گوييد."
[62:6] بگو: "اي كساني كه يهودي هستيد، اگر ادعا مي كنيد كه از ميان تمام مردم تنها شما برگزيده خدا هستيد، پس
بايد آرزوي مرگ كنيد، اگر راست مي گوييد!"

و همچنين هواي نفس مذاهب امروزي مسلمانان را بر اين باور قرار داده است كه آنها برگزيده خدايند و ديگران
عامه اند . و اين همان هواي نفس خود را خداي خود قرار دادن است.

مذاهب مسلمانان هر كدام به اطلاعات فرقه خودشان مينازند و به آن افتخار ميكنند و به اين ترتيب هواي نفس
خود را خداي خود قرار داده اند. هزاران كتاب حديث در مورد مذهبشان مينويسند اما هنوز معناي پرستش خدا را
نميدانند.اصول دينشان را در كتابهاي حديث جستجو ميكنند و كتابهاي حديث و ملاها را شريك خداي خود قرار داده اند.

[7:3] اتبعوا ما انزل اليكم من ربكم ولا تتبعوا من دونه اولياء قليلا ما تذكرون
[7:3] همه شما بايد از آنچه از جانب پروردگارتان براى شما نازل شده (قرآن) است، پيروى كنيد؛ از هيچ معبود ديگرى (ملاهاي
حديث ) جز او پيروى نكنيد. شما به ندرت توجه مي كنيد.

3- پيامبران و مقدسين :

پيامبران و مقدسين ميتوانند خداي ما باشند با قرار دادن پرده اي به نامهاي محمد عيسي مريم علي فاطمه
غوث و .... در مقابل خدا آنها را شريك خدا قرار داده ايم. با خواندن مقدسين خود و طلب آمرزش و كمك از
آنان به جاي خدا فكر و ذكر خود را به مقدسين خود داده ايم و به اين طريق براي خداي خود شريك قائل شده ايم

[20:14] انني انا الله لا اله الا انا فاعبدني واقم الصلوة لذكري
[20:14] "من خدا هستم؛ در كنار من خداي ديگري نيست. فقط مرا پرستش کن و نمازها (ارتباط با خدا) را به جا آور تا
به ياد من باشي.

هدف از عبادت ذكر خداي متعال است نه ذكر محمد و يا حسين. اگر كسي بخواهد از طريق عبادت و استعانت
ياد حسين را نگه دارد درآن صورت به طور حتم مرتكب شرك شده است.
برادر مسلمان اگر در ذهن شما ياد محمد و يا حسين بيشتر از ياد خداست بالحتم بدانيد كه مرتكب شرك شده ايد.
خداوند نمازهاي پنجگانه را براي ما قرار داده است تا كه در طول روز به ياد خدا باشيم. آنوقت مسلمانان با
خواندن موجودات ناتواني به مانند محمد حسين و ... ياد آنان را زنده نگه ميدارند. و روزها و هفته هاي مقدسي
را براي آنان اختصاص داده اند.

[24:37] مردمي كه كار و تجارت هرگز آنها را از ياد خدا غافل نمي كند؛ آنها نمازها (ارتباط با خدا) را به جا مي آورند
و زكات (انفاق واجب) را مي دهند و از روزي كه افكار و چشمها وحشت زده خواهد بود، آگاه هستند.

[13:28] الذين ءامنوا وتطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئن القلوب
[13:28] آنها کساني هستند که با ياد خدا دل هايشان شاد مي شود. مسلما، با ياد خدا دل ها به وجد مي آيند.

محمد و حسين هم بندگان خدا بودند و از اين دنيا رفتند. آنها فقط ياد خدا را زنده نگه ميداشتند. آنوقت شما
كه آنها را اسوه خود ميدانيد بايد شما هم مثل آنان فقط ياد خدا را زنده نگه داريد نه ياد آنان را. زيرا كه آنها
خود اين كار را ميكردند. آيا غير از اين است؟

بعضي از مردم فكر ميكنند كه عبادت فقط نماز است. اما بهتر است كه آيه زير را نگاه كنيم :

[20:14] "من خدا هستم؛ در كنار من خداي ديگري نيست. فقط مرا پرستش کن و نمازها (ارتباط با خدا) را به جا آور
تا به ياد من باشي.

در اين آيه خدا ميگويد مرا عبادت كن و نماز بخوان. و به اين طريق ميفهميم كه عبادت فقط نماز نيست.

دعا (استعانت و استغفار) هم عبادت است.

[40:60] پروردگارتان مي گويد: "از من درخواست كنيد و من به شما پاسخ خواهم داد. مطمئنا، كساني كه
براي پرستش من بسيار متكبر هستند، به اجبار وارد جهنم خواهند شد."

خداي مهربان در آيه بالا ميگويد كه از من درخواست كنيد و در ادامه ميگويد كه كساني كه از عبادت من سر باز
ميزنند به اجبار وارد جهنم خواهند شد.و اين نشان ميدهد كه خواندن و درخواست كمك هم نوعي عبادت است.

[2:186] و چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، من هميشه نزديکم. هرگاه مرا بخوانند من به دعاي آنان
پاسخ مي دهم. مردم بايد به من پاسخ دهند و به من ايمان آورند، تا ارشاد شوند.

دعا بدون واسطه بايد فقط براي خدا باشد اين همان خط قرمز است . اين همان درخت ممنوعه است كه قابل
بخشش نيست. اين همان آزمايش الهي است كه در اين دنيا براي ما طراحي شده است.

آيات زير صراحتا به ما دستور ميدهند كه فقط خدا را بخوانيم نه پيامبران و مقدسين .

[40:14] بنابراين، شما بايد پرستش خود را مطلقا تنها به خدا اختصاص دهيد، حتي اگر كافران آن را دوست ندارند.

[72:18] مكان هاي عبادت متعلق به خداست؛ در كنار خدا احدي را نخوانيد.

آيا از اين واضح تر هم ميشود؟!!
پس ثابت شد كه فقط بايد از خدا طلب كمك كرد .اما موضوع شفاعت :
شفاعت چه در قيامت باشد و چه نباشد (در هر دو حالت ) نبايد از مقدسين خود تقاضاي كمك كنيم.

آثار شرك :

با توجه به اين كه وظيفه تمام رسولان الهي اعلام خواندن فقط خدا بوده است پس معلوم ميشود كه
اين مساله خيلي مهم است. و اين نشان ميدهد كه تمام جرم و جنايهتاي ديگر از اين واقعه برميخيزد.

مثال 1 : مشركين زمان محمد مقدسيني براي خود فرض كرده بودند و آنان را شريك خدا قرار داده بودند
نتيجه آن شد كه از مقدسين خود مجسمه هايي درست كردند تا كه مقدسين خود را نزديك خود داشته
باشند و از نزديك بتوانند آنها را زيارت كنند. و آن را داخل كعبه گذاشتند.

اين درحالي است كه فقط ياد خدا قلبها را آرامش ميبخشد. و خداست كه از هركسي به ما نزديكتر است
اما مشركين براي رفع همين نياز فطري مجسمه درست كردند و مقدسين خود را نزديك خود قرار دادند.
تا كه اين نياز آنان برطرف شود (و هرگز هم برطرف نشد و نميشود).

مثال 2: مسلمانان امروزي كه مقدسينشان را از خود دور ميبينند ناچارا براي آنان مقبره هايي (همان
مجسمه هاي قديم )درست كرده اند تا كه نزديك آنان باشند. و با آنها احساس نزديكي كنند. به طوريكه
در هر محله اي امامزاده اي يافت ميشود.اما اين وعده الهي است كه هيچوقت احساس آرامش نميكنند.
فقط خداست كه دلها را آرامش ميدهد.

مثال 3: كسي كه هواي نفس خود را خداي خود قرار دهد براي رسيدن به آرمانهايش هر كاري ميكند.
همانند جنايتكاران و ديكتاتورهاي تاريخ (هيتلر صدام و.....).
و همچنين مثل عده اي از مسلمانان كه قرآن را قابل فهم نميدانند و از آن دست كشيده اند.


موضوع خيلي مهم :

مشركين خيلي راحت موضوع شركشان را عوض ميكنند.

اگر در شراكت مقدسين خود نا اميد شوند (و صد در صد هم نا اميد ميشوند) رو به شركاي بعدي
(مال دنيا و همسر و هواي نفس) مياورند به طوري كه بعد از مدتي هرسه شريك را با همديگر دارند.

به طوري كه مسلماناني كه به زيارت اماكن مقدسه خود ميروند بعد از مدتي (بدون اين كه خود بفهمند)
پول پرست ميشوند و هركدام همسران نامحدودي ! خواهند داشت. اين همان وعده الهي است.
وعده الهي حق است. كساني كه غير از خدا را ميخوانند آرامش نخواهند داشت. ولي آنان به هر حال براي
ارضاي اين غريزه فطري بين سه شريكشان در تعارض هستند.

خداوند اعلام ميدارد كه بچه ها در بچگي براساس فطرت سالم به دنيا ميايند و اين پدر و مادرها هستند كه
با شريك قرار دادن مقدسين آنان را به سمت شركاي بعدي هول ميدهند.

[7:189] او شما را از يک تن (آدم) آفريد. پس از آن، به هر مردى همسرى مى دهد تا در كنار او آرامش يابد.
سپس او باري سبک حمل مي کند که خود به سختي متوجه مي شود. همان طور که بار سنگين تر مي شود،
آنها از خدا، پروردگار خود، درخواست مي کنند: "اگر فرزندي خوب به ما عطا کني، سپاسگزار خواهيم بود."

[7:190] ولي همين که او فرزندي خوب به آنها عطا مي کند، آنها هديه او را به بتي تبديل مي کنند که رقيب او
مي شود. تعالي باد خدا، بسي فراتر از هر شراکتى.


ارزيابي :

1- آيا از اين كه مي گويم فقط خدا را بخوانيد ناراحت ميشويد؟
2- آيا اگر كسي بگويد كه فقط از خدا كمك بخواهيد نميتوانيد اورا تحمل كنيد؟
3- آيا وقتي اسم فقط خدا آورده شود و اسم محمد و يا حسين ذكر نشود آزرده ميشويد؟

اگر جواب سوالات بالا بله باشد متاسفانه بايد بگويم كه دچار شرك شده ايد و هرچه سريعتر به درگاه
خداي مهربان توبه كنيد.

سوالات :

1- آيات زير كه صراحتا ميگويند غير خدا را نبايد خواند را چطوري معني ميكنيد؟

10:106
7:194
35:13
35:14
40:60
1:4
1:5
39:43
39:44
39:45
13:28


ياد خدا

قرآن به ما ياد ميدهد كه با طلب كمك از خداي مهربان نزد او ارزش پيدا ميكنيم.
طلب كمك از خداست كه باعث رشد روحي ما ميشود.

[25:77] قل ما يعبؤا بكم ربي لولا دعاؤكم فقد كذبتم فسوف يكون لزاما
[25:77] بگو: "شما فقط از طريق دعايتان نزد پروردگار من ارزش پيدا مي كنيد. اما اگر ايمان نياوريد، به نتايج اجتناب ناپذير آن گرفتار مي شويد.

استعانت و استغفار از خدا از مسائل خيلي مهم است كه جامعه مسلمانان امروزي در مورد آن جدل ميكنند. بطوريكه سفسطه ها و قياسهايي ذكر ميكنند تا كه بلكه زيارت مقابر مقدسين خود را همچنان ادامه دهند. اما اين مورد به ضرر خودشان است و آن كس كه سيه بخت ميشود خودشان هستند.

مثلا ميگويند :

همانطور كه از پاهاي خود براي بلند شدن كمك ميگيريم از مقبره هاي مقدسين خود هم طلب كمك ميكنيم. و همچنين ميگويند همانطور كه ميگوييم مادر گرسنه ام است و از او غذا ميخواهيم همانطور هم ميگوييم يا مولا علي بچه ام را شفا بده.
و به اين طريق با اين قياسهاي باطل خود را وارد محوطه شرك كرده و خود را براي هميشه سيه بخت ميكنند. همه كساني كه از خود فكر دارند بطلان چنين قياسي را ميدانند. اكثرا به خاطر تقليد و وراثت نميتوانند از آن دست بكشند.

كساني كه فقط از خدا طلب كمك ميكنند و خدا را نزديك خود حس ميكنند هيچوقت ترسي به دل راه نميدهند و آنان سفيد بخت خواهند بود. اما بهتر است طريقه مناجات را از خود قرآن بياموزيم. از آنجا كه قرآن كتاب كاملي است و بدون شك از طرف خداست همه چيزهايي كه براي هدايت لازم است را دارا ميباشد. خداي مهربان ميگويد كه ما در اين قرآن از هر مثلي آورده ايم.

[39:27] ولقد ضربنا للناس في هذا القرءان من كل مثل لعلهم يتذكرون
[39:27] ما در اين قرآن براي مردم هرگونه مثالي زده ايم، باشد كه توجه كنند.

پس بهتر است كه به دعاهاي بندگان خوب خدا در قرآن توجه كنيم و از آنان طريقه دعا كردن را بياموزيم براي نمونه چندين مثال را ذكر ميكنيم

نوح :
[26:118] فافتح بيني وبينهم فتحا ونجني ومن معي من المؤمنين
[26:118] "مرا در مقابل آنها پيروز گردان و من و مؤمنان همراه مرا نجات بده."

ايوب‌:
[38:41] واذكر عبدنا ايوب اذ نادى ربه اني مسني الشيطن بنصب وعذاب
[38:41] به ياد آور بنده ما ايوب را. او پروردگارش را صدا كرد: "شيطان مرا به درد و رنج دچار كرده است."

زن فرعون :
[66:11] وضرب الله مثلا للذين آمنوا امرات فرعون اذ قالت رب ابن لي عندك بيتا في الجنة ونجني من فرعون وعمله ونجني من القوم الظلمين
[66:11] و خدا از كساني كه ايمان آوردند، زن فرعون را مثال مي زند. او گفت: "پروردگار من، نزد خودت در بهشت خانه اي براي من بساز و مرا از دست فرعون و كارهايش نجات ده؛ مرا از مردم ستمكار برهان."

يونس :
[21:87] وذا النون اذ ذهب مغضبا فظن ان لن نقدر عليه فنادى في الظلمت ان لا اله الا انت سبحنك اني كنت من الظلمين
[21:87] و ذوالنون (يونس، "كسي كه در نامش "ن" است")، ماموريت خود را با اعتراض رها كرد و فكر مي كرد ما نمي توانيم او را كنترل كنيم. او سرانجام در ظلمات (شكم ماهي بزرگي) شروع به التماس كرد: "غير از تو خدايي نيست. تجليل تو را. من مرتكب گناهي بزرگ شدهام."

زكريا :
[21:89] وزكريا اذ نادى ربه رب لا تذرني فردا وانت خير الورثين
[21:89] و زکريا به درگاه پروردگار خود دعا کرد: "پروردگارا، مرا بدون وارث مگذار، گرچه خود بهترين وارثي."

يوسف :
[12:33] قال رب السجن احب الي مما يدعونني اليه والا تصرف عني كيدهن اصب اليهن واكن من الجهلين
[12:33] او گفت: "پروردگار من، زندان بهتر است از اينكه خود را در اختيار آنها بگذارم. اگر تو حيله آنان را از من دور نكني، شايد به آنها تمايل پيدا كنم و مانند نادانان رفتار نمايم."

و …..

شما ميتوانيد از خداي مهربان براي سلامتي خود و يا دوستت و يا مادرت و … دعا كنيد و همچنين دوست شما هم ميتواند از خداي مهربان براي شما طلب استغفار كند
و شما هم ميتوانيد از خداي مهربان براي دوستت طلب استغفار كنيد.
در زمان محمد رسول خدا محمد براي دوستانش از خداي مهربان طلب بخشش ميكرد.

[3:159] فبما رحمة من الله لنت لهم ولو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم في الامر فاذا عزمت فتوكل على الله ان الله يحب المتوكلين
[3:159] اين از رحمت خدا بود که تو نسبت به آنان دلسوز و بامحبت شدي. اگر تندخو و سنگدل بودي، از گرد تو پراکنده مي شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و با آنان مشورت کن. هرگاه تصميمي مي گيري، برنامه ات را اجرا کن و به خدا اعتماد کن. خدا توكل کنندگان را دوست دارد.*

ابراهيم براي آمرزش پدرش از خداي مهربان طلب بخشش كرد اما دعاي او رد شد زيرا ما نميتوانيم براي مشركين طلب بخشش كنيم. زيرا كه شرك تنها گناه غير قابل بخشش است (اگر تا آخر عمر ادامه يابد و طرف توبه نكند).

چرا ياد خدا ؟

شما ممكن است در هواپيما- كشتي - خانه- اداره - كوهستان و روستاي خود باشيد و از خداي خود طلب كمك كنيد. ميتوانيد از خدا طلب بخشش كنيد. در هر جايي ميتوانيد خدا را ياد كنيد. خداي مهربان در قرآن به ما نشان ميدهد كه اكثريت مردم در سختي ها به ياد خدا ميافتند و از او طلب كمك ميكنند و شركاي ديگر را از ياد ميبرند اما همينكه سختي برطرف شد دوباره به سمت شركا برميگردند.

[10:22] هو الذي يسيركم في البر والبحر حتى اذا كنتم في الفلك وجرين بهم بريح طيبة وفرحوا بها جاءتها ريح عاصف وجاءهم الموج من كل مكان وظنوا انهم احيط بهم دعوا الله مخلصين له الدين لئن انجيتنا من هذه لنكونن من الشكرين

[10:22] اوست كه شما را در سراسر خشكي و دريا حركت مي دهد. شما در كشتي ها سوار مي شويد و آنها به آرامي در نسيمي دلپذير حركت مي كنند. سپس، در حالي كه در آن شادمان هستند، بادي سخت مي وزد و امواج از هر طرف آنها را در بر مي گيرد. در اين هنگام است كه آنها از خدا درخواست مي کنند. دعاهاي خود را خالصانه فقط به او اختصاص مي دهند: "اگر تو فقط اين بار ما را نجات دهي، تا ابد سپاسگزار خواهيم بود."

خداي مهربان نشان ميدهد كه در بزرگترين سختي (قيامت) همه مردم قلبا شركا را فراموش ميكنند و به ياد خدا ميافتند و پوچ بودن طلب كمك از مقدسين برايشان ثابت ميشود.

[41:48] وضل عنهم ما كانوا يدعون من قبل وظنوا ما لهم من محيص
[41:48] معبوداني كه به حد پرستش رسانده بودند، آنها را طرد خواهند كرد و آنها خواهند فهميد كه راه گريزي نخواهد بود.

پرهيزگاراني را که بت کرده ايد، خودشان به درگاه خدا دعا مي کردند

خداي مهربان ميگويد كه نماز را به پا دار تا در روز 5 مرتبه به ياد من بيفتي. در حقيقت نماز راهي است براي ذكر خدا. و نماز وسيله اي است تا كه ما خدا را فراموش نكنيم. علي هم در نمازش فقط در ياد خدا بود نه در ياد محمد. علي هم
ميبايست وسيله اي براي تقرب الهي جور ميكرد.

[17:57] اولئك الذين يدعون يبتغون الى ربهم الوسيلة ايهم اقرب ويرجون رحمته ويخافون عذابه ان عذاب ربك كان محذورا

[17:57] حتي معبوداني که آنها مي خوانند خودشان در جستجوي راه و وسيله اي به سوي پروردگارشان هستند. آنها براي رحمت او دست به دعا برمي دارند و از عذاب او مي ترسند. مطمئنا، عذاب پروردگارت وحشتناك است.

[2:153] يايها الذين ءامنوا استعينوا بالصبر والصلوة ان الله مع الصبرين
[2:153] اي كساني كه ايمان داريد، از طريق صبر و نماز كمك بجوييد. خدا با كساني است كه صبورانه استقامت مي ورزند.


استعانت از خدا:

استعانت از خدا يك چيز واقعي است كه جواب ميدهد. طلب كمك از مقدسين سرابي بيش نيست و گمراهي آشكار است. خداي مهربان مثالهاي كاملي در كتابش در اين زمينه زده است كه كاملا مفهوم استعانت از غير خدا را ميرساند.

[13:14] له دعوة الحق والذين يدعون من دونه لا يستجيبون لهم بشيء الا كبسط كفيه الى الماء ليبلغ فاه وما هو ببلغه وما دعؤا الكفرين الا في ضلل
[13:14] هرگونه دعا و درخواست جز به درگاه او جايز نيست، در حالي که معبوداني که در کنار او قرار مي دهند و از آنها درخواست مي کنند، هرگز نمي توانند پاسخ دهند. بنابراين، آنها مانند کساني هستند که دستان خود را به سوي آب مي گشايند، ولي چيزي به دهانشان نمي رسد. دعا و درخواست کافران بيهوده است.

به دنبال سراب :

[24:39] والذين كفروا اعملهم كسراب بقيعة يحسبه الظمءان ماء حتى اذا جاءه لم يجده شيءا ووجد الله عنده فوفه حسابه والله سريع الحساب

[24:39] و اما كساني كه كافر هستند، اعمالشان مانند سرابي است در صحرا. شخص تشنه فكر مي كند كه آن آب است، اما هنگامي كه به آن مي رسد، مي فهمد كه چيزي نيست و درعوض، خدا را آنجا مي يابد، تا جزاي كامل اعمالش را بدهد. خدا دقيقترين حسابرس است.

خداي دانا شنواي داناست. ميليونها نفر ممكن است در روز خدا را بخوانند. خداي بزرگ صداي همه (حتي قلب همه) را ميشنود . هيچ كسي به جز خداي مهربان نميتواند صداي همه را بشنود. اين صفت فقط صفت خداست. قائل شدن چنين صفتي براي كسي ديگر غير از خدا كاملا شرك است. هيچ كس مثل او نيست.معناي شرك دقيقا همين است.

[42:11] فاطر السموت والارض جعل لكم من انفسكم ازوجا ومن الانعم ازوجا يذرؤكم فيه ليس كمثله شيء وهو السميع البصير
[42:11] پديدآورنده آسمان ها و زمين. او از ميان خودتان براي شما همسراني آفريد- و نيز براي حيوانات. او بدين ترتيب، وسيله ازدياد شما را فراهم مي كند. هيچ چيزي نيست كه با او برابري كند. اوست شنوا، بينا.

كساني كه چنين صفتي را براي مقدسين قائل ميشوند هيچوقت روي بهشت را نخواهند ديد. خداست كه در هر جايي با ماست نه محمد و حسين و… .

[57:4] هو الذي خلق السموت والارض في ستة ايام ثم استوى على العرش يعلم ما يلج في الارض وما يخرج منها وما ينزل من السماء وما يعرج فيها وهو معكم اين ما كنتم والله بما تعملون بصير
[57:4] اوست يکتايي که آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد،* (سپس اقتدار را در دست گرفت. او از هرچه داخل زمين مي شود و هرچه از آن بيرون مي آيد، و آنچه از آسمان فرود مي آيد و آنچه به سوي آسمان بالا مي رود، باخبر است. هر جا که باشيد او با شماست. خدا بر تمام اعمالتان بيناست.

سختي ها :

خداي مهربان مارا با سختي ها و مريضي ها آزمايش ميكند تا كه از خدا خاضعانه طلب كمك كنيم .

[6:42] ولقد ارسلنا الى امم من قبلك فاخذنهم بالباساء والضراء لعلهم يتضرعون
[6:42] ما براي امتهاي پيش از تو نيز (رسولاني) فرستاده ايم و آنها را با سختى و مصيبت امتحان كرديم، باشد كه دست به دعا بردارند.

اهل بهشت :

كساني كه در بهشت به سر ميبرند از اين كه در دنيا از خدا طلب كمك كرده اند افتخار ميكنند.

[52:28] انا كنا من قبل ندعوه انه هو البر الرحيم
[52:28] "ما پيش از اين از او درخواست مي كرديم؛ اوست بامحبت ترين، مهربان ترين."

برادر گرامي اگر ميخواهيد كه هم در اين دنيا خوشبخت باشيد و هم در آن دنيا پس
بهتر است كه در امور عبادتت يك بازبيني انجام دهيد.

مرگ

مرگ يكي از مواردي است كه خيلي ها تا نميرند باورش نميكنند هر موجود زنده اي مرگ را تجربه ميكند. موجوديت انسان مدت مشخصي ميزيد و بعد از آن ميميرد. حتي پيامبران مثل ما مدت مشخصي ميزيند. در اين موارد هيچ فرقي با ما ندارند. زيرا آنها هم بشري مثل ما هستند.

[18:110] قل انما انا بشر مثلكم يوحى الي انما الهكم اله وحد فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا صلحا ولا يشرك بعبادة ربه احدا
[18:110] بگو: "من جز بشري مانند شما نيستم، به من وحي شده است كه خداي شما خداي واحد است. كساني كه به ملاقات پروردگارشان اميدوار هستند، بايد پرهيزكارانه عمل كنند و هرگز خداي ديگري را در كنار پروردگار خود پرستش نكنند."

هرنفسي مرگ را تجربه ميكند.حتي محمد هم مرگ را تجربه كرد.

[3:185] كل نفس ذائقة الموت وانما توفون اجوركم يوم القيمة فمن زحزح عن النار وادخل الجنة فقد فاز وما الحيوة الدنيا الا متع الغرور
[3:185] هر كسي طعم مرگ را مي چشد، سپس شما پاداش خود را در روز رستاخيز دريافت مي كنيد. همين قدر كه كسي فقط از مرز دوزخ بگذرد و به بهشت وارد شود، به پيروزي عظيمي نائل شده است. زندگي اين دنيا خواب و خيالي بيش نيست.

[39:30] انك ميت وانهم ميتون
[39:30] تو (محمد) مطمئنا خواهي مرد، درست همان طور كه آنها خواهند مرد.

هيچ كسي عمر جاودان نخواهد داشت و تا حالا هم كسي عمر جاودان نداشته است.

[21:34] وما جعلنا لبشر من قبلك الخلد افاين مت فهم الخلدون
[21:34] ما هرگز پيش از تو براي هيچ كس عمر جاودان مقرر نكرديم؛ اگر تو بميري آيا آنها عمر جاوداني خواهند داشت؟

محمد هم بشري مثل ماست و او هم ميميرد. علي حسن حسين هم موجوداتي مثل ما بودند كه ديگر صداي مارا نميشنوند و مردند.آنان ديگر هيچوقت خواسته شما را نميشنوند و هيچوقت هم جواب نميدهند. و از اين دنياي ما هيچ خبري ندارند.

خداي مهربان در سوره 7 آيه 194 ميفرمايد كه كساني غير از خدا را كه شما ميخوانيد بندگاني (عباد) مثل شما هستند.
در زمان محمد مشركين قريش به زيارت مجسمه هايي ميرفتند كه اين مجسمه ها يادگار مقدسين آنها بوده است. همانند مسلمانان امروزي كه زيارتگاههايي دارند كه يادگار مقدسينشان است.آن مجسمه ها اسم داشتند. مقابر امروزي هم اسامي دارند.
حرف از مجسمه گلي نيست . حرف از كساني است كه زماني انسان بوده اند ولي حالا بت (مجسمه – زيارتگاه – مقبره و ....) شده اند.حرف از كساني است كه زماني انسانهايي مثل ما بوده اند ولي به مرور زمان بت شده اند.مجسمه و مقبره و زيارتگاه ظاهر قضيه هستند. اينها نتيجه شرك هستند. هر مجسمه و مقبره و زيارتگاهي نشان از اين است كه زماني انسانهايي به سرحد پرستش رسيده اند.

[7:194] ان الذين تدعون من دون الله عباد امثالكم فادعوهم فليستجيبوا لكم ان كنتم صدقين
[7:194] معبودانى كه در كنار خدا مى خوانيد، بندگاني مانند شما هستند. برويد و آنها را صدا كنيد؛ بگذاريد به شما پاسخ دهند، اگر حق با شماست.

محمد علي حسين و ... در قيامت از كساني كه از آنها طلب كمك كرده اند تبري ميجويند و آنها را طرد خواهند كرد.

[35:14] ان تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم ولو سمعوا ما استجابوا لكم ويوم القيمة يكفرون بشرككم ولا ينبئك مثل خبير
[35:14] اگر آنها را بخوانيد، نمي توانند نداي شما را بشنوند. حتي اگر هم بشنوند، نمي توانند به شما پاسخ دهند. در روز رستاخيز، آنها شما را طرد خواهند كرد. هيچ كس نمي تواند مانند آن آگاه ترين تو را آگاه سازد.

مردگان (هركس ميخواهد باشد ) نميتوانند بشنوند. خداي مهربان محمد را بشير و نذير فرستاده است نه جوابگوي دعاهاي مردم.

[7:188] قل لا املك لنفسي نفعا ولا ضرا الا ما شاء الله ولو كنت اعلم الغيب لاستكثرت من الخير وما مسني السوء ان انا الا نذير وبشير لقوم يؤمنون
[7:188] بگو: "من هيچ قدرتى بر نفع و ضرر خود ندارم. فقط آنچه خدا بخواهد، براى من پيش مى آيد. اگر از آينده خبر داشتم، به ثروت خود مى افزودم و هيچ آسيبى به من نمى رسيد. من هشداردهنده اى بيش نيستم و حامل خبرهاى خوب براى آنان كه ايمان دارند."

مسيح در قيامت در برابر خدا اظهار ميدارد كه خدايا من مادامي كه زنده بودم در ميان آنها بودم و از وقتي كه مردم ديگر از آنها بيخبرم.و تو فقط بر همه چيز شاهدي.اين نشان ميدهد كه مسيح و ساير مقدسين از احوال ما در اين دنيا كاملا بيخبرند و هيچ قدرتي در ضرر رساندن و يا فايده رساندن به ما ندارند.

[5:117] "من به آنها فقط چيزي را گفتم كه تو به من امر كردي بگويم، كه: "خدا را بپرستيد، پروردگار من و پروردگار شما." من تا زماني كه با آنها زندگي مي كردم در ميانشان شاهد بودم. هنگامي كه تو به زندگي من در زمين خاتمه دادي، تو بر آنها ناظر بودى. تو بر همه چيز شاهدى.

خداوند مهربان در كتاب آسماني قرآن ميگويد كساني كه ميميرند ديگر زنده نيستند.
اين كه در عالم برزخ باشند و يا نباشند مهم نيست. مهم اين است كه ديگر صداي ما را نميشنوند و هيچ وقت هم جواب مارا نميدهند. حتي نميدانند كه چه وقتي هم محشور ميشوند.

[16:20] والذين يدعون من دون الله لا يخلقون شيءا وهم يخلقون
[16:21] اموت غير احياء وما يشعرون ايان يبعثون

[16:20] و اما معبوداني را که در کنار خدا قرار مي دهند، چيزي خلق نمي کنند؛ آنها خودشان مخلوق بودند.
[16:21] ايشان مرده اند، زنده نيستند و هيچ نمي دانند که چگونه يا چه وقت برانگيخته خواهند شد.

خداي مهربان اعلام ميدارد كه آنها كه غير خدا را ميخوانند وارد آتش جهنم خواهند شد. و همچنين اعلام ميدارد كه معبودان (به جز آنها كه صالح بوده اند همانند محمد علي حسين و ...) هم سوخت جهنم خواهند بود .

دقيقا ميتوانيد در آيات زير اين مفهوم را ببينيد.

[21:98] انكم وما تعبدون من دون الله حصب جهنم انتم لها وردون
[21:99] لو كان هؤلاء ءالهة ما وردوها وكل فيها خلدون
[21:100] لهم فيها زفير وهم فيها لا يسمعون
[21:101] ان الذين سبقت لهم منا الحسنى اولئك عنها مبعدون


[21:98] شما و معبوداني که در کنار خدا عبادت مي کنيد، سوخت دوزخ خواهيد بود؛ اين سرنوشت اجتناب ناپذير شماست.
[21:99] اگر آنها خدايان بودند، عاقبتشان به دوزخ منتهي نمي شد؛ تمام ساکنان آن تا ابد در آنجا ماندگارند.
[21:100] در آنجا آه و فغان سر خواهند داد و به هيچ اخباري دسترسي نخواهند داشت.
[21:101] و اما کساني که شايسته پاداش هاي باشکوه ما شدند (مثل محمد علي حسين و ... )، آنها از آن محفوظ خواهند بود.


مفهوم شفاعت

با توجه به اين كه شرك تنها گناه غير قابل بخشش است بنابراين دقت در اين مورد خيلي ضروري است. تعداد زيادي از آيات قرآن كريم در نفي شرك است. بطوريكه محور خوشبختي در تمام قرآن شريك قرار ندادن (مقدسين و امامان –همسر و فرزندان و مال دنيا- هواي نفس)براي خداست.
اما متاسفانه كساني كه به شرك مبتلا ميشوند شركشان را به شفاعت در قيامت ربط ميدهند.اين در حالي است كه خداي مهربان در اكثر آيات قرآني استعانت و استغفار از غير خدا را نفي ميكند و آن را شرك به حساب مياورد.

خداي بزرگ در چندين آيه شفاعت را ذكر كرده است كه در بعضي از آنها شفاعت را نفي ميكند و در بعضي ديگر ميفرمايد بدون اجازه و رضايت خدا شفاعتي وجود ندارد.در آيه هاي زير خداي مهربان ميفرمايد اصلا هيچ شفيعي به غير از خدا وجود نخواهد داشت و همه شفاعتها متعلق به خداست.

[39:44] قل لله الشفعة جميعا له ملك السموت والارض ثم اليه ترجعون
[39:44] بگو: "تمام شفاعت ها از آن خداست." همه فرمانروايي آسمان ها و زمين متعلق به اوست، سپس شما به سوي او مراجعت خواهيد کرد.

[2:254] يايها الذين ءامنوا انفقوا مما رزقنكم من قبل ان ياتي يوم لا بيع فيه ولا خلة ولا شفعة والكفرون هم الظلمون
[2:254] اي کساني که ايمان آورده ايد، از آنچه به شما روزي داده ايم انفاق کنيد، پيش از آنکه روزي فرا رسد که در آن نه معامله اي در کار است، نه ارفاقي به سبب خويشاوندى و نه هيچ گونه شفاعتي. کافران بى عدالتى مى كنند.

اما در جايي ديگر ميفرمايد كه شفاعتي بدون اذن و رضايت خدا وجود نخواهد داشت.

[2:255] الله لا اله الا هو الحي القيوم لا تاخذه سنة ولا نوم له ما في السموت وما في الارض من ذا الذي يشفع عنده الا باذنه يعلم ما بين ايديهم وما خلفهم ولا يحيطون بشيء من علمه الا بما شاء وسع كرسيه السموت والارض ولا يءوده حفظهما وهو العلي العظيم
[2:255] خدا: خدايى جز او نيست، زنده، پاينده. هرگز لحظه اي بي خبري يا خواب او را فرا نمي گيرد. همه چيز در آسمان ها و زمين از آن اوست. کيست که بتواند نزد او به شفاعت برخيزد، بي آنکه با خواست او مطابقت داشته باشد؟ او گذشته و آينده آنان را مي داند. هيچ کس به دانشي دست نمي يابد، مگر به خواست او. قلمرو او آسمان ها و زمين را در بر گرفته است و اداره آنها هرگز بر او دشوار نيست. اوست باري تعالي، بزرگ.

[21:28] يعلم ما بين ايديهم وما خلفهم ولا يشفعون الا لمن ارتضى وهم من خشيته مشفقون
[21:28] او آينده و گذشته آنها را مي داند. آنها شفاعت نمي كنند، مگر براي كساني كه قبلا مورد قبول او واقع شده باشند و آنها نگران خودشان هستند.*

[53:26] وكم من ملك في السموت لا تغني شفعتهم شيءا الا من بعد ان ياذن الله لمن يشاء ويرضى
[53:26] حتي فرشتگان نيز در آسمان اجازه شفاعت ندارند. تنها كساني از جانب خدا مجاز هستند كه بر طبق خواست او و موافقت او عمل كنند.

اين دو گروه از آياتي بود كه در مورد شفاعت در قرآن كريم ذكر شده است.
اما جالب اين است كه اكثرا مقبره پرستي ها را به اين آيات ربط ميدهند و توجه نكرده اند كه اين شفاعت مربوط به قيامت است و شرط به دست آوردن آن كسب رضايت و اذن خداست.

خداي بزرگ صراحتا شفاعت را از كساني كه در اين دنيا از مقدسين خود طلب كمك ميكنندنفي كرده است.

آيه زير كاملا اين مفهوم را بيان ميكند.

[10:18] ويعبدون من دون الله ما لا يضرهم ولا ينفعهم ويقولون هؤلاء شفعؤنا عند الله قل اتنبءون الله بما لا يعلم في السموت ولا في الارض سبحنه وتعلى عما يشركون
[10:18] آنها در کنار خدا معبوداني را عبادت مي كنند كه قدرتي ندارند که به آها نفع يا ضرري برسانند و مي گويند: "اينان شفيعان ما نزد خدا هستند!" بگو: "آيا خدا را از چيزي باخبر مي كنيد كه او در آسمان ها يا زمين نمي داند؟" تجليل او را. او بلندمرتبه ترين است؛ بسيار بالاتر از آنكه به شريكي نياز داشته باشد.

همانطور كه در آيه بالا ميبينيم مشركان از مقدسين خود طلب كمك ميكنند و ميگويند كه اينان شفيعان ما هستند. خداي مهربان اعلام ميدارد كه آنان هيچ وقت شفاعت نخواهند شد و در ادامه ميفرمايد كه آيا اينان چيزي را به خدا نسبت ميدهند كه خدا از آن بيخبر است.

همچنين خدا در 6:94 ميفرمايد كه آن شريكاني كه فكر ميكرديد شفيع شما خواهند بود را با شما نميبينم. خدا ميفرمايد كساني كه غير خدا را به بهانه شفاعت ميخوانند هيچوقت مورد شفاعت قرار نخواهند گرفت و آن شفيعان در آن دنيا براي آنان پوچ از آب درخواهد آمد و غير از خدا شفيعي نخواهند داشت.

[6:94] "شما تک و تنها نزد ما بازگشته ايد، درست همان گونه که نخستين بار شما را آفريديم، و آنچه را به شما ارزاني داشته بوديم پشت سر نهاديد. شفيعاني را که شريک قرار داديد و ادعا مي کرديد که به شما کمک خواهند کرد، با شما نمي بينيم. تمام پيوندها ميان شما قطع شده است؛ شريكاني كه قرار داديد، شما را ترک کرده اند."

و اين به آن علت است كه طلب استمداد از مقدسين شرك محض است و خداي مهربان آرزوي پوچ آنان را سراب پنداشته و آن را نفي ميكند.

[30:13] معبودان آنها هيچ قدرتي نخواهند داشت تا براي آنها شفاعت كنند؛ برعكس، آنها معبودان خود را طرد خواهند كرد.

خداي بزرگ صراحتا شفاعت را از آناني كه در اين دنيا به مقدسين خود دل بسته اند نفي ميكند و ميفرمايد كه آنان هيچوقت شفيعي نخواهند داشت.
همانطور كه در اول مقاله ذكر شد موجوديت انسان خيلي راحت مال دنيا و هواي نفس و مقدسين و امامان را شريك خدا قرار ميدهد.خدا ميفرمايد كساني كه فكر ميكنند پول و ثروت و مقام آنان در اين دنيا موجب نجات آنان در قيامت خواهد بود پوچ فكر ميكنند. و در آن دنيا پول و ثروت آنان موجب نجات آنان نخواهد بود.
اين افراد در دنيا به پول و مقام دل بسته اند و آن را شريكي براي خداي خود قرار داده اند. اما خداي مهربان اعلام ميدارد كه آنان پارتي و شفيعي (پول و ثروت) كه در دنيا دل به آن بسته بودند در قيامت نفعي براي آنان نخواهد داشت.

[2:48] واتقوا يوما لا تجزي نفس عن نفس شيءا ولا يقبل منها شفعة ولا يؤخذ منها عدل ولا هم ينصرون
[2:48] آگاه باشيد از روزي که هيچ نفسى نمى تواند براى نفس ديگرى مفيد باشد، نه شفاعتى پذيرفته خواهد شد، نه غرامتى مى توان پرداخت و نه مي توان از کسي مدد گرفت.

خداي مهربان ميفرمايد كه در آن دنيا پارتي بازي وجود نخواهد داشت.و اين به آن خاطر است كه آنان آن پارتي ها (پول و ثروت و مقدسين و امامان) را در دنيا شريك خداي خود قرار داده بودند. خداي مهربان در 6:70 اين مفهوم را كاملا بيان كرده است.

[6:70] وذر الذين اتخذوا دينهم لعبا ولهوا وغرتهم الحيوة الدنيا وذكر به ان تبسل نفس بما كسبت ليس لها من دون الله ولي ولا شفيع وان تعدل كل عدل لا يؤخذ منها اولئك الذين ابسلوا بما كسبوا لهم شراب من حميم وعذاب اليم بما كانوا يكفرون
[6:70] به كساني كه دين خود را بيهوده مي گيرند و آن را مانند روابط اجتماعي تلقي مي كنند و كاملا مجذوب زندگي اين دنيا شده اند، اعتنا نكن. با اين (قرآن) به آنها تذكر بده، تا مبادا نفسي در نتيجه بدي هايي كه كسب كرده است، رنج ببرد. آن نفس جز خدا نه مولا و سروري دارد و نه شفاعت كننده اي. اگر مي توانست هر گونه غرامتي هم بپردازد، پذيرفته نمي شد. آنها از نتيجه اعمال پليد خود رنج مى برند؛ و به سبب كفرشان سزاوار نوشيدني هاي دوزخي و مجازاتي دردناك شده اند.

بنابراين كساني هم كه در اين دنيا به مقدسين و امامان خود دل ميبندند در آخرت هم هيچ شفيعي نخواهند داشت.

اما از آنجا كه قرآن كتاب كامل و دقيقي است اعلام كرده است كه شفيعاني در قيامت وجود خواهند داشت كه به اذن خدا و براي كساني كه خدا از آنها راضي است شفاعت خواهند كرد.كساني كه مرتكب شرك ميشوند اصلا شفيعي نخواهند داشت.اما چگونگي اين شفاعت را بيان ننموده است.
در هرحالت كساني كه پول و امامان را شريك خدا قرار ميدهند هيچوقت شفيع و حميمي نخواهند داشت.
آيات زير كاملا اين موضوع را به تصوير ميكشد.

[7:53] آيا منتظرند که تمام (پيش بيني هاي) آن به وقوع بپيوندد؟ روزي که چنين وعده اى تحقق يابد، کساني که در گذشته به آن اعتنا نکردند، خواهند گفت: "رسولان پروردگار ما حقيقت را آورده اند. اينک آيا شفيعانى هستند که براى ما شفاعت کنند؟ آيا ممكن است ما را بازگرداني، تا رفتار خود را تغيير دهيم و بهتر از آنچه کرديم، عمل کنيم؟" آنها نفس خود را از دست داده اند و بدعت هايشان باعث نابودى آنها شده است.

[26:97] "به خدا، که ما بسيار گمراه بوديم.
[26:98] "چگونه توانستيم شما را همتراز پروردگار عالم قرار دهيم؟
[26:99] "كساني كه ما را گمراه كردند، پليد بودند.
[26:100] "اكنون نه شفاعت كننده اي داريم،
[26:101] "و نه يك دوست نزديك.

بعضي از مردم راجع به شفاعت عقايدي دارند كه با آيات قرآني سازگار نيست.اعتقاد به اين كه كسي و يا چيزي غير از خدا ميتواند باعث بخشش گناهان و برآورده شدن آرزوهايمان شود به معناي شريك قرار دادن براي خداست.

شيطان به اين طريق ميليونها نفر در جهان اعم از مسيحي و مسلمان را به شرك كشانده است. ميليونها نفر معتقدند كه محمد عيسي علي حسين در روز قيامت پادرمياني كرده و آنان را از جهنم به بهشت ميبرند. مفهوم شفاعت در اين معنا كاملا غير منطقي است.

مثلا آنهايي كه معتقدند محمد شفاعت آنان را خواهد كرد معتقدند كه محمد در روز قيامت افراد مورد نظر خود را انتخاب كرده و از خدا براي آنان طلب بخشش خواهد كرد اگر از آنها بپرسي كه محمد چطوري تشخيص ميدهد كه آنها خدا ازشان راضي است و استحقاق شفاعت را دارند؟ در جواب ميگويند كه خدا به او ميگويد. براساس عقيده آنان شخص پيش محمد رفته و از او ميخواهد كه شفاعتش را پيش خدا بكند. محمد پيش خدا رفته و از خدا ميپرسد كه اي خداي بزرگ آيا اين شخص استحقاق آن را دارد كه من شفاعتش را نزد تو بكنم. خدا به محمد ميگويد بله. محمد هم پيش فرد برگشته و به فرد ميگويد كه بله تو استحقاق به بهشت رفتن را داريد.
اين طرز تفكر بالا راجع به شفاعت كفر محض است.و به اين طريق خدا را منشي محمد ساخته اند (نعوذ بالله).
و به اين طريق محمد را همه كاره قيامت ساخته اند. عده اي ديگر اين تكتازي در قيامت را براي ساير مقدسين با شدتي فراوانتر تعميم داده اند.به اين طريق علي براي كسي كه تا حالا نديده است و نه ميشناسد شفاعت خواهد كرد.

اين در حالي است كه خداي مهربان اعلام ميدارد كه محمد فقط رسولي است كه پيغام خدا را به مردم ميرساند نه چيز ديگري.

[13:40] اگر آنچه را که به آنها وعده مي دهيم، به تو نشان دهيم يا زندگي تو را پيش از آن به پايان برسانيم، تنها ماموريت تو رساندن (پيام) است. اين ما هستيم که به حسابشان رسيدگي خواهيم کرد.

حساب و كتاب دست خداست نه محمد و يا كسي ديگر.

ما روزي 17 مرتبه ميگوييم [1:4] ملك يوم الدين

محمد نميتواند آسيب يا سودي به كسي برساند.او فقط رسول بود.

[3:128] ليس لك من الامر شيء او يتوب عليهم او يعذبهم فانهم ظلمون
[3:128] به دست تو نيست؛ شايد او آنها را ببخشد يا آنها را براي ستمکاري هايشان تنبيه کند.

پس ما بايد در اين دنيا رضايت خدا را جلب كنيم .كساني كه در اين دنيا عمل صالح انجام ميدهند.همان عمل صالح ممكن است شفيع آنان شود. اگر همان مال و ثروت را شريك خدا قرار ندهيد و به آن دل نبنديد ممكن است شفيع و نجات دهنده شما باشد.
اگر در تربيت فرزندي صالح موثر بوده اي و مرتكب شرك نشده اي ممكن است همان فرزند صالح شفاعت شما را بكند.
در هر حالت ما در صورتي شفيع خواهيم داشت كه براي آخرت خود كاري انجام داده باشيم.و ذخيره اي اندوخته باشيم. همان ذخيره شفيع ما خواهد بود.

[53:39] وان ليس للانسن الا ما سعى
[53:39] هر انساني مسئول اعمال خويش است.

[82:19] يوم لا تملك نفس لنفس شيءا والامر يومئذ لله
[82:19] آن روزي است كه هيچ نفسي نمي تواند به نفس ديگري كمك كند، و در آن روز تمام تصميمات، متعلق به خدا خواهد بود.