دوست عزيز از شما دعوت ميشود كه فكر خود را آزاد كنيد زيرا كه خدا تو را آزاد آفريده است به طور مطلق خود را تسليم تنها خدا كنيد و خود را از قيد و بندهاي مذاهب ساختگي رها كنيد

آخرين تغييرات 26 مرداد سال 89

 نكات قرآني     اخبار    دانلود    زندگي    تزکیه نفس   نوزده   رد حديث وسنت   خدا یکتاست  

نماز  

واسطه ها در پرستش و نیایش  

شفاعت  

پیام خدای مهربان به مردم ایران  

پیام خدای مهربان به مردم تاجيكستان  

پیام خدای مهربان به مردم افغانستان  

وبلاگ انگلیسی  

سایت عربی  

12/08/2004

چگونه بايد قرآن را فهميد؟


چگونه بايد قرآن را فهميد؟

آيا قرآن توسط موجوديت انسان قابل فهم است يا اينكه فقط توسط انسانهاي بخصوصي مثل پيامبران و امامان قابل فهم است؟

آيه 3:7 يكي از ايات جنجال برانگيز و مهم بوده است كه خيلي از سوالات را بر انگيخته است. به طوريكه پيروان حديث اعلام ميكنند كه قرآن بدون معصوم قابل فهم نيست و بدون معصوم باعث گمراهي است.

اين عده اعلام ميكنند كه از آيات قرآن ميتوان فهمهاي مختلفي داشت و در نتيجه باعث ميشود كه هركس طبق ايده خودش به قرآن عمل كند و ما به احاديث و روايات معصومين نيازمنديم تا كه فهم درست را به ما نشان دهد.
و همچنين ميگويند كه بدون حديث ما حيران و سرگردان ميمانيم. آنها اعلام ميكنند كه خدا خودش گفته است تعدادي از آيات قرآن محكم و تعدادي متشابه است و ما اگر بدون حديث معصوم قرآن را بخوانيم متشابهات قرآن مارا گمراه ميكنند و ما به همين علت در حال حاضر گمراه نيستيم.
آنها مي گويند اگر قرار باشد كه قرآن را همه بفهمند ديگر نظر ثابتي وجود نخواهد داشت و ما به همين خاطر در حال حاضر در نظرات خود ثابت قدم (قفل) هستيم.
آنها احاديث و روايات را نماينده معصوم و قرآن را نماينده خدا ميپندارند. بطوريكه خيلي از موضوعات رواياتشان اصلا در قرآن به آن اشاره اي هم نشده است. اگر فشارهاي گروههاي رقيب نباشد آيات قرآني را اصلا به خاطر نمياورند. آنان قرآن را از كانال معصوم ميبينند و در حال حاضر روايات و احاديثشان نماينده معصوم است و به اين طريق هر آيه اي از قرآن با احاديثشان موافق بود فبها و اگر هم مخالف روايت بود آن آيه متشابه است و خودبخود آيه معناي روايت را پيدا خواهد كرد.
درهر حالت در تقابل حديث و آيه هميشه حديث برنده است زيرا كه حديث نماينده معصوم است و معصوم قرآن را بهتر از ما ميفهمد.
آنها اعلام ميدارند كه قرآن بدون روايات باعث تفرقه شده است و عده زيادي در طول تاريخ با استفاده از آيات قرآني منحرف شده اند و اين خود ضرورت فهم قرآن توسط روايات را ميرساند و عده اي هم كه مارا قبول ندارند به اين علت است كه روايات خودشان را دارند.
اين خلاصه اي بود از نظرات پيروان حديث كه قرآن را بدون روايات قابل فهم نميدانند.

اما سوالاتي كه ممكن است مطرح شود:
1- تعدادي از آيات قرآن متشابه است و متشابهات را فقط راسخان در علم ميدانند پس قرآن در كل نميتواند به طور مستقل استفاده شود.؟
2- اگر همه قرآن را خود بفهمند ميدانيد چه ميشود؟
3- چرا خدا در يكجا ميگويد قرآن ساده است و قابل فهم ولي در جايي ديگر ميگويد تعدادي از آيات آن متشابه است ؟


در جواب سوالات فوق به يك روشنگري نيازمنديم. خداي قادر توانا در قرآن چندين اسم براي قرآن قائل شده است. مثل كتاب
قرآن ذكر فرقان و ...

ما در اينجا فرق سه اسم مهم (يا سه صفت) (قرآن – كتاب- ذكر) را بيان ميكنيم و كليد حل آيه 3:7 هم همين است.

كتاب و قرآن :

قرآن (114 سوره ) شامل چندين كتاب است ([98:3] فيها كتب قيمة)
مثل كتاب ارث (تمام مطالب مربوط به ارث)
مثل كتاب روزه (تمام مطالب مربوط به روزه)
مثل كتاب قيامت (تمام مطالب مربوط به قيامت)
و ....


خداي مهربان هرچيزي را در جاهاي مختلف در قرآن شرح داده است . و قرآن هيچگونه شباهتي با كتابهاي ديگر در اين مورد ندارد.

يك فرد ي كه در علم راسخ نيست اگر مسائل مربوط به قيامت را در قرآن بخواند آن را ميفهمد اما اگر به او بگوييد كه قرآن در كل در مورد قيامت (كتاب قيامت) چه گفته است نميتواند پاسخ دهد.

به همين خاطر خداي مهربان در مورد قرآن ميگويد (هدي للناس ) (هدايت است براي همه مردم )
و در مورد كتاب ميگويد (هدي للمتقين) (هدايت است براي متقين)

در مورد قرآن ميگويد همه قرآن قابل فهم است اما در مورد كتاب ميگويد تعدادي آيات متشابه است و فقط راسخون در علم آن را ميدانند .

احتمالا فرق بين قرآن و كتاب مشخص شد.

دو آيه زير را در نظر بگيريد :

[11:1] الر كتب احكمت ءايته ثم فصلت من لدن حكيم خبير
[11:1] ا. ل. ر. اين كتابي است آسماني كه آيات آن كامل و سپس به وضوح شرح داده شده است.* اين از جانب حكيمترين و آگاهترين مي آيد.

[39:23] الله نزل احسن الحديث كتبا متشبها مثاني تقشعر منه جلود الذين يخشون ربهم ثم تلين جلودهم وقلوبهم الى ذكر الله ذلك هدى الله يهدي به من يشاء ومن يضلل الله فما له من هاد
[39:23] خدا بهترين حديث را در اين نازل كرده است؛ كتابي هماهنگ و باثبات كه به هر دو راه (بهشت و دوزخ) اشاره مي كند. پوست كساني كه هيبت و حرمت پروردگارشان را ارج مي نهند از آن منقبض مي شود، سپس پوست و قلبشان براي پيام خدا نرم مي شود. چنين است هدايت خدا؛ او آن را به هر كه بخواهد (هدايت شود)، عطا مي كند. و اما كساني را كه خدا به گمراهي فرستد، هيچ چيز نمي تواند آنها را هدايت كند.


خداي مهربان در يك جايي ميگويد كتابي كه كل آيات آن به تدريج و تفصيل محكم شده است (كتب احكمت ءايته) و در جاي ديگر ميفرمايد كتابي كه آيات آن به هم شبيهند (كتبا متشبها)

مثلا آياتي كه در كل در مورد ارث در جاهاي مختلف آمده است به آن آيات متشابه (شبيه به هم در مورد ارث) ميگويند.

در كل همه قرآن را ميفهمند (هدي للناس) اما راسخون در علم فقط ميتوانند آيات متشابه را استنتاج كنند.
در عين حال كه كتاب و قرآن هردو يكي است در عين حال تعدادي از آيات كتاب متشابه است و تعدادي از آيات محكم است.
مثلا يك فرد عامي كلا هركجاي قرآن را برايش بخواني ميفهمد اما ممكن است نداند كه قرآن در كل در مورد ارث چي گفته است.
اما آيات محكم را همه مردم ميفهمند واگر كسي آيه اي را هم نفهمد آيه را رد نميكند بلكه به آن ايمان مياورد.
اما جديدا گروههايي پيدا شده اند كه هيچ آيه اي (محكم و غير محكم) را بدون حديث دست نميزنند. و همه را با عينك روايات ميبينند.

آيات محكم :
1- آياتي كه در مورد شريك قرارندادن براي خداست
2- آياتي كه در مورد معاد و حساب و كتاب بعد از مرگ است
3- آياتي كه در مورد زندگي دنيا (آزمايشات الهي )و داستانهاي قرآني است
4- و .....


اسم ديگر قرآن ذكر است كه :

[15:9] انا نحن نزلنا الذكر وانا له لحفظون
[15:9] مسلما، ما اين تذکر را نازل کرده ايم و مسلما، آن را حفظ خواهيم کرد.*

[38:1] ص والقرءان ذي الذكر
[38:1] ص.* و قرآن که حامل مدرک است.**

ذكر = قرآن به عربي
خدا خودش ميگويد ذكر را ما حفاظت ميكنيم (متن عربي قرآن را)


[88:21] فذكر انما انت مذكر
[16:44] بالبينت والزبر وانزلنا اليك الذكر لتبين للناس ما نزل اليهم ولعلهم يتفكرون

[54:17] ولقد يسرنا القرءان للذكر فهل من مدكر

در آيه بالايي خدا ميفرمايد من متن عربي قرآن (ذكر) را براي فهميدن آسان كردم.

در جايي ديگر ميگويد اگر در چيزي در قرآن مشكل داشتيد از اهل ذكر بپرسيد (توجه شود در صورت داشتن مشكل)
اهل ذكر = كساني كه در متن عربي قرآن واردند.

[21:7] وما ارسلنا قبلك الا رجالا نوحي اليهم فاسءلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون
[21:7] ما پيش از تو جز مرداني را كه به آنها وحي كرديم، نفرستاديم. از كساني كه كتاب آسماني مي دانند، سئوال كنيد، اگر نمي دانيد.

هدايت براي عامه مردم هم همان فهميدن قرآن است نه فهميدن كتاب. راسخون در علم ميتوانند كتاب را بفهمند .


خدا در جاهاي مختلفي بر آسان بودن قرآن اصرار دارد و ميفرمايد كه قرآن شعر نيست و براي همه قابل فهم است.
اما ممكن است در جايي ما قرآن را نفهميم پس ممكن است مشكل از گيرنده ما باشد به احتمال قوي گيرنده ما مشكل دارد و يا شايد سيگنال ما ضعيف است پس بهتر است با عبادت و تقوي سيگنال خود را تقويت كنيم و در اين راه ممكن است از كساني ديگر (مثل اهل ذكر) كمك بگيريم.

خداي مهربان ميگويد در صورت ندانستن از اهل ذكر كمك بگيريد. اما عده اي ديگر كلا همه را از كانال اهل ذكرشان!!! ميبينند.
و به اصطلاح خودماني مقلد هستند.

[8:29] يايها الذين ءامنوا ان تتقوا الله يجعل لكم فرقانا ويكفر عنكم سيءاتكم ويغفر لكم والله ذو الفضل العظيم
[8:29] اي كساني كه ايمان آورده ايد، اگر هيبت و حرمت خدا را ارج نهيد، او به شما بينش عطا خواهد كرد، گناهانتان را پاك مي كند و شما را مي بخشد. خدا داراي موهبت بي پايان است.

اما اگر ما معتقد باشيم كه قرآن قابل فهم نيست در آنصورت كسي نميتواند مارا كمك كند.

ممكن است پيروان حديث سوالاتي را مطرح كنند :

1- اگر قرار باشد هركسي خود قرآن را بفهمد ميدانيد كه چه اختلاف نظراتي پيش ميايد؟
جواب :

مگر آيات قرآني فالگيري است كه هربار چيزي از آب در آيد . در ثاني خدا خودش به همه دستور داده است كه قرآن را بخوانيم.هدف از خواندن قرآن هدايت است . كسي كه هدايت شود شما چه مشكلي با او داريد ؟ شايد ديگر جزو گروه شما نيست!!!
در ضمن فرقه فرقه شدن دقيقا به علت پيروي از احاديث است نه قرآن .
ثالثا مگر روايات كم اختلاف بوجود آورده است. هر فرقه اي روايات حودش را دارد آيا اختلاف از اين بالاتر هم هست!؟
گروههايي هم كه قرآن را بهانه فرقه خود كرده اند چيز عجيبي نيست زيرا اين رسم روزگار است فرقه هاي منحرف هميشه براي تحميل نظرات خود بر قرآن تلاش ميكنند.

2- ممكن است كه ما آيه قرآني را درست نفهميم و برعكس آن را بفهميم پس محتاج رواياتمان هستيم.!
جواب :
مگر قرآن عربي نيست ؟ مگر حديث هم عربي نيست؟ به قول تمام محققين متن قرآن بسيار ساده تر از متن احاديث است
زيرا خدا خودش ميگويد من متن قرآن را ساده خلق كردم. مطمئنا كسي بالاتر از خدا نيست.

در ثاني شما كه با اين احتمالات دست از آيات قرآني كشيده ايد. چرا اين احتمالات را در مورد حديث به كار نميبريد؟

الف- حديث ممكن است دروغ باشد و اكثرا هم همينطوري است.
ب- كلمه به كلمه قرآن از طرف خداست و روي كلمات ميتوان حساب كرد اما چنين چيزي در مورد حديث وجود ندارد.

3- همه وقت خواندن قرآن را ندارند! پس آنها بايد از روايات پيروي كنند!
جواب :
كسي كه وقت خواندن قرآن را نداشته باشد پس چطوري وقت خواندن احاديث را دارد؟
خدا خودش دستور داده است تا آنجاييكه ميتوانيم قرآن بخوانيم.خدا ميخواهد فكرمان را به كار بيندازيم.
اگر چيزي را ندانست ميتواند آثار اهل ذكر را مطالعه كند.


انشالله كه خداي بزرگ و قادر توانا همه مارا به راه راست هدايت كند.