ملت ابراهيم
ملت ابراهيم
تسليم مطلق به خدا تنها دين پذيرفته شده بوسيله خداست.تسليم دين تمام پيامبران بوده است. اما بعد از آن دين تسليم منحرف شد و هركدام به فرقه اي گراييدند.
[3:19] ان الدين عند الله الاسلم وما اختلف الذين اوتوا الكتب الا من بعد ما جاءهم العلم بغيا بينهم ومن يكفر بءايت الله فان الله سريع الحساب
[3:19] تنها دين مورد تاييد خدا "تسليم" است. شگفتا، كساني كه كتاب آسماني دريافت كردهاند، با وجود دانشي كه براي آنها آمده است از روي
حسادت با اين حقيقت مخالفت مي كنند. خدا در حسابرسي چنين افرادي كه آيات خدا را تكذيب ميكنند، بسيار سختگير است.
[3:85] ومن يبتغ غير الاسلم دينا فلن يقبل منه وهو في الاءخرة من الخسرين
[3:85] هر کس ديني جز "تسليم" براي خود اختيار کند، از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از بازندگان خواهد بود.
ابراهيم اولين كسي است كه در قرآن كلمه اسلام را استفاده كرده است و اولين كسي است كه مارا مسلمان ناميده است.
[22:78] در راه خدا آنچنان که بايد، کوشش کنيد. او شما را انتخاب کرده است و در تکاليف دينتان هيچ گونه سختي براي شما قرار نداده است- دين پدرتان ابراهيم. اوست که در اصل شما را "تسليم شدگان" ناميد. پس، رسول شاهدي باشد در ميان شما و شما شاهدي باشيد در ميان مردم. بنابراين، نمازها (ارتباط با خدا) را بر پا داريد و زکات (انفاق واجب) را بدهيد و به خدا متوسل شويد؛ اوست مولاي شما، بهترين مولا و بهترين پشتيبان.
اسلام در قرآن "ملت ابراهيم" ناميده شده است و تمام مناسك مذهبي از جمله نماز زكات روزه و حج از زمان ابراهيم رسول خدا بوده است.
[21:73] ما آنها را امامان قرار داديم كه بر طبق احكام ما هدايت مي كردند و به آنها آموختيم كه چگونه پرهيزكارانه عمل كنند و چگونه نمازها (ارتباط با خدا) را به جا آورند و زکات (انفاق واجب) را بدهند.* از ديد ما آنها عبادت کنندگاني مخلص بودند.
دين قيم ديني است كه نزد خدا پذيرفته ميشود و اين دين قيم همان اسلام يا ملت ابراهيم است.
[6:161] قل انني هدني ربي الى صرط مستقيم دينا قيما ملة ابرهيم حنيفا وما كان من المشركين
[6:161] بگو: "پروردگار من، مرا در راهي مستقيم هدايت كرده است- دين كامل ابراهيم، يكتاپرستي. او هرگز مشرك نبود."
فرقه گرائي دقيقا مخالف دين قيم است.
[6:159] ان الذين فرقوا دينهم وكانوا شيعا لست منهم في شيء انما امرهم الى الله ثم ينبئهم بما كانوا يفعلون
[6:159] كساني كه خود را به فرقه هاي مختلف تقسيم مي كنند، با تو نيستند. قضاوت آنها با خداست، سپس او آنها را از آنچه كرده بودند، مطلع خواهد كرد.
به اين ترتيب كساني كه اسم ديگري براي خود غير از اسلام انتخاب كرده اند يا خود را تابع ملت عيسي و موسي و محمد به حساب مياورند شامل 6:159 ميشوند. جديدا اسمهاي "امت محمدي" و "اسلام محمدي" و "اسلام ناب محمدي" و "اسلام علوي" و ... را اختراع كرده اند و خدا ميداند كه اينان هيچ ربطي به اسلام ندارند.
محمد رسول خدا هم پيرو ابراهيم بود.
[16:123] سپس ما به تو (محمد) وحي کرديم که از دين ابراهيم* پيروي کن، يکتاپرستي؛ او هرگز مشرک نبود.
موسي و عيسي هم پيرو ابراهيم بودند.
[3:84] بگو: "ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شد و به آنچه بر ابراهيم، اسماعيل، اسحاق، يعقوب و اسباط نازل شد و به آنچه به موسي، عيسي و پيامبران از جانب پروردگارشان داده شد، ايمان داريم. ما فرقي ميان هيچ يك از آنها نمي گذاريم. ما فقط تسليم او هستيم."
[3:85] هر کس ديني جز "تسليم" براي خود اختيار کند، از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از بازندگان خواهد بود.
در حقيقت تمام مردم دنيا بايد خود را تابع دين ابراهيم معرفي كنند.
[12:37] قال لا ياتيكما طعام ترزقانه الا نباتكما بتاويله قبل ان ياتيكما ذلكما مما علمني ربي اني تركت ملة قوم لا يؤمنون بالله وهم بالاءخرة هم كفرون
[12:37] او گفت: "اگر هر غذايي براي شما فراهم شود، من مي توانم شما را پيش از دريافتش از آن مطلع کنم. اين بخشي از دانشي است که پروردگارم به من عنايت کرده است. من دين مردمي را که به خدا ايمان ندارند و نسبت به آخرت واقعا کافرند، ترک کرده ام.
[12:38] واتبعت ملة ءاباءي ابرهيم واسحق ويعقوب ما كان لنا ان نشرك بالله من شيء ذلك من فضل الله علينا وعلى الناس ولكن اكثر الناس لا يشكرون
[12:38] "و درعوض، از دين نياکانم، ابراهيم، اسحاق و يعقوب پيروي کردم. ما هرگز به خدا شرک نمي ورزيم. و اين از رحمت خداست بر ما و بر مردم، ولي بيشتر مردم ناسپاسند.
خصوصيات تمام اديان اسماني در 4:125 ذكر شده است. همچنين 2:134و 2:135 را نگاه كنيد.
[4:125] ومن احسن دينا ممن اسلم وجهه لله وهو محسن واتبع ملة ابرهيم حنيفا واتخذ الله ابرهيم خليلا
[4:125] چه كسي در دين خود بهتر از آن کسي هدايت يافته است كه كاملا تسليم خداست و زندگي پرهيزكارانهاي را در پيش مي گيرد، كه با آيين ابراهيم- يكتاپرستي- مطابق است؟ خدا ابراهيم را به عنوان دوستي محبوب برگزيده است.
مناسك ابراهيمي(نماز روزه زكات حج) در تمام اديان بوده است و اين مناسك از طريق محمد رسول خدا به دست ما رسيده است هرچند كه نماز قبل از محمد رسول خدا دقيقا مثل نماز فعلي نبوده است. مناسك مذهبي توسط محمد (از طريق قرآن) از لوس شرك و بت پرستي پيراسته شد اما ما بايد باز هم خود را تابع ملت ابراهيم معرفي كنيم و ما مجاز نيستيم كه خود را ملت محمد و يا عيسي معرفي كنيم.اگر چنين كاري كنيم در آن صورت جزو اهل كتاب به حساب مياييم.فرقه هاي شيعه و سني جزو اهل كتاب به حساب ميايند.خداي مهربان در كتاب آسمانيش قرآن در خيلي از جاها اسم اهل كتاب (كساني كه كتاب آسماني به آنان داده شده است) رابه كار برده است زيرا خداي بزرگ ميدانست كه زماني خواهد رسيد كه فرقه هاي شيعه و سني بوجود خواهند آمد و جزو اهل كتاب خواهند شد. بياييد بعضي آيات اهل كتاب را با فرق شيعه وسني و يهودي و مسيحي مقايسه كنيم.
1- شيعه ها و سنی ها حديث دارند كه فقط سنی ها و شيعيان نجات يافته هستند و بقيه جهنمي . اما خداي قادر توانا جوابشان را داده است.
[2:111] برخي گفتهاند: "هيچ كس وارد بهشت نخواهد شد، جز يهوديان يا مسيحيان! " چنين است خيال خام آنها. بگو: "مدرك خود را به ما نشان دهيد، اگر حق با شماست."
2- شيعه ها و سنیها غير خود را چيزي به حساب نمياورند . اما آيه زير آنان را بر باد داده است.
در آيه زير كافي است يهودي و مسيحي را با شيعه وسني و یا بالعکس عوض كنيد.
[2:113] يهوديان گفتند: "مسيحيان پايه و اساسي ندارند." در حالي كه مسيحيان گفتند: "يهوديان پايه و اساسي ندارند." با آنكه، هر دو كتاب آسماني مي خوانند. چنين است گفتار كساني كه دانشي ندارند. خدا در روز قيامت، درباره اختلافاتشان قضاوت خواهد كرد.
3- شيعه و سني حرف از كسي قبول نميكنند حتي اگر از قرآن باشد. زيرا كه آنان تابع فرقه خود هستند نه قرآن.
[3:70] اي پيروان كتاب آسماني، چرا اين آيات خدا را تكذيب مي كنيد با وجود آنكه شهادت مي دهيد (كه اين حقيقت است)؟
[3:71] اي پيروان كتاب آسماني، چرا حق را با باطل درهم مي آميزيد و دانسته حقيقت را پنهان مي كنيد؟
4- هر فرقه اي خود را بهشتي پنداشته و بقيه را باد هوا.
[4:123] نه به خواست شماست و نه به خواست اهل کتاب: هر کس کار پليدي مرتکب شود، جزايش را خواهد ديد و هيچ فريادرس يا پشتيباني در برابر خدا نخواهد داشت.
5- گروههايي از سني و شیعه كارشان ترور و عداوت و دشمني است. نمونه آنان در كشورهاي اسلامي خيلي يافت ميشود. اين گروه از اهل كتاب (شيعه وسني) در قرآن مشرك اعلام شده اند.
[5:59] بگو: "اي اهل كتاب، آيا نفرت شما نسبت به ما براي اين نيست كه ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شد و به آنچه پيش از ما نازل شد، ايمان داريم و براي آنكه اكثر شما پرهيزكار نيستيد؟"
[5:60] بگو: "بگذاريد به شما بگويم كه چه كساني در نظر خدا بدترين هستند: كساني كه مورد لعنت خدا قرار گرفتند پس از آنكه سزاوار خشم او شدند، تا اينكه او آنها را به (پستى) ميمون ها و خوك ها و بت پرستان درآورد. اينان بسيار بدترند و از راه راست دورتر."
[5:61] هنگامي که نزد شما مي آيند، مي گويند: "ما ايمان داريم،" اگرچه هنگام ورود سراپا در کفر بودند و هنگام خروج سراپا در كفرند. خدا از آنچه پنهان مي دارند، کاملا آگاه است.
[5:62] بسياري از آنان را مي بيني که در پليدي، تجاوز و حرام خواري مي شتابند. مسلما اعمال آنها باعث بدبختي است.
[5:63] اگر فقط خاخام ها و كشيش ها آنها را از سخنان گناه آلود و درآمدهاي نامشروع باز مي داشتند! مسلما، آنچه مرتکب مي شوند، باعث بدبختي است.
6- ناگفته نماند كه بعضي از گروههاي شيعه وسنی و مسيحي و يهودي يافت ميشوند كه تابع حقند و خداي مهربان را پرستش ميكنند . خدا اجرت آنان را فراموش نميكند.خداي مهربان از اين گروه اهل كتاب تعريف و تمجيد كرده است و آنان را پرهيزگار معرفي كرده است. اين گروه اگر حرف حق را بشنوند دلهايشان نرم ميشود و آن را قبول ميكنند.آيات زير اين مورد را بيان ميكند.
[3:13] در برخورد آن دو لشکر براي شما درس عبرتي است- لشکري در راه خدا مي جنگيد، در حالي كه لشکر ديگر كافر بود. آنها با چشمان خودشان تعداد آنان را دو برابر ديدند. خدا با پيروزي خود هر كه را بخواهد، حمايت مي كند. اين بايد اطمينان خاطري باشد براي كساني كه بصيرت دارند.
[3:199] مطمئنا، برخي از پيروان كتاب هاي آسماني پيشين به خدا و آنچه بر شما نازل شد و به آنچه بر آنها نازل شد، ايمان دارند. آنها هيبت و حرمت خدا را ارج مي نهند و هرگز آيات خدا را به بهايي ناچيز معامله نمي كنند. اينان پاداش خود را از پروردگارشان دريافت خواهند كرد. خدا در حسابرسي بسيار باكفايت است.
[5:69] مسلما، کساني که ايمان دارند، آنان که يهودي هستند، تازه به دين گرويدگان و مسيحيان؛ هريک از آنها که (1) به خدا ايمان داشته باشد و(2) به روز آخر ايمان بياورد و (3) زندگي پرهيزکارانه اي را در پيش گيرد، نه از چيزي بترسد و نه اندوهگين خواهد شد.
تسليم مطلق به خدا تنها دين پذيرفته شده بوسيله خداست.تسليم دين تمام پيامبران بوده است. اما بعد از آن دين تسليم منحرف شد و هركدام به فرقه اي گراييدند.
[3:19] ان الدين عند الله الاسلم وما اختلف الذين اوتوا الكتب الا من بعد ما جاءهم العلم بغيا بينهم ومن يكفر بءايت الله فان الله سريع الحساب
[3:19] تنها دين مورد تاييد خدا "تسليم" است. شگفتا، كساني كه كتاب آسماني دريافت كردهاند، با وجود دانشي كه براي آنها آمده است از روي
حسادت با اين حقيقت مخالفت مي كنند. خدا در حسابرسي چنين افرادي كه آيات خدا را تكذيب ميكنند، بسيار سختگير است.
[3:85] ومن يبتغ غير الاسلم دينا فلن يقبل منه وهو في الاءخرة من الخسرين
[3:85] هر کس ديني جز "تسليم" براي خود اختيار کند، از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از بازندگان خواهد بود.
ابراهيم اولين كسي است كه در قرآن كلمه اسلام را استفاده كرده است و اولين كسي است كه مارا مسلمان ناميده است.
[22:78] در راه خدا آنچنان که بايد، کوشش کنيد. او شما را انتخاب کرده است و در تکاليف دينتان هيچ گونه سختي براي شما قرار نداده است- دين پدرتان ابراهيم. اوست که در اصل شما را "تسليم شدگان" ناميد. پس، رسول شاهدي باشد در ميان شما و شما شاهدي باشيد در ميان مردم. بنابراين، نمازها (ارتباط با خدا) را بر پا داريد و زکات (انفاق واجب) را بدهيد و به خدا متوسل شويد؛ اوست مولاي شما، بهترين مولا و بهترين پشتيبان.
اسلام در قرآن "ملت ابراهيم" ناميده شده است و تمام مناسك مذهبي از جمله نماز زكات روزه و حج از زمان ابراهيم رسول خدا بوده است.
[21:73] ما آنها را امامان قرار داديم كه بر طبق احكام ما هدايت مي كردند و به آنها آموختيم كه چگونه پرهيزكارانه عمل كنند و چگونه نمازها (ارتباط با خدا) را به جا آورند و زکات (انفاق واجب) را بدهند.* از ديد ما آنها عبادت کنندگاني مخلص بودند.
دين قيم ديني است كه نزد خدا پذيرفته ميشود و اين دين قيم همان اسلام يا ملت ابراهيم است.
[6:161] قل انني هدني ربي الى صرط مستقيم دينا قيما ملة ابرهيم حنيفا وما كان من المشركين
[6:161] بگو: "پروردگار من، مرا در راهي مستقيم هدايت كرده است- دين كامل ابراهيم، يكتاپرستي. او هرگز مشرك نبود."
فرقه گرائي دقيقا مخالف دين قيم است.
[6:159] ان الذين فرقوا دينهم وكانوا شيعا لست منهم في شيء انما امرهم الى الله ثم ينبئهم بما كانوا يفعلون
[6:159] كساني كه خود را به فرقه هاي مختلف تقسيم مي كنند، با تو نيستند. قضاوت آنها با خداست، سپس او آنها را از آنچه كرده بودند، مطلع خواهد كرد.
به اين ترتيب كساني كه اسم ديگري براي خود غير از اسلام انتخاب كرده اند يا خود را تابع ملت عيسي و موسي و محمد به حساب مياورند شامل 6:159 ميشوند. جديدا اسمهاي "امت محمدي" و "اسلام محمدي" و "اسلام ناب محمدي" و "اسلام علوي" و ... را اختراع كرده اند و خدا ميداند كه اينان هيچ ربطي به اسلام ندارند.
محمد رسول خدا هم پيرو ابراهيم بود.
[16:123] سپس ما به تو (محمد) وحي کرديم که از دين ابراهيم* پيروي کن، يکتاپرستي؛ او هرگز مشرک نبود.
موسي و عيسي هم پيرو ابراهيم بودند.
[3:84] بگو: "ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شد و به آنچه بر ابراهيم، اسماعيل، اسحاق، يعقوب و اسباط نازل شد و به آنچه به موسي، عيسي و پيامبران از جانب پروردگارشان داده شد، ايمان داريم. ما فرقي ميان هيچ يك از آنها نمي گذاريم. ما فقط تسليم او هستيم."
[3:85] هر کس ديني جز "تسليم" براي خود اختيار کند، از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از بازندگان خواهد بود.
در حقيقت تمام مردم دنيا بايد خود را تابع دين ابراهيم معرفي كنند.
[12:37] قال لا ياتيكما طعام ترزقانه الا نباتكما بتاويله قبل ان ياتيكما ذلكما مما علمني ربي اني تركت ملة قوم لا يؤمنون بالله وهم بالاءخرة هم كفرون
[12:37] او گفت: "اگر هر غذايي براي شما فراهم شود، من مي توانم شما را پيش از دريافتش از آن مطلع کنم. اين بخشي از دانشي است که پروردگارم به من عنايت کرده است. من دين مردمي را که به خدا ايمان ندارند و نسبت به آخرت واقعا کافرند، ترک کرده ام.
[12:38] واتبعت ملة ءاباءي ابرهيم واسحق ويعقوب ما كان لنا ان نشرك بالله من شيء ذلك من فضل الله علينا وعلى الناس ولكن اكثر الناس لا يشكرون
[12:38] "و درعوض، از دين نياکانم، ابراهيم، اسحاق و يعقوب پيروي کردم. ما هرگز به خدا شرک نمي ورزيم. و اين از رحمت خداست بر ما و بر مردم، ولي بيشتر مردم ناسپاسند.
خصوصيات تمام اديان اسماني در 4:125 ذكر شده است. همچنين 2:134و 2:135 را نگاه كنيد.
[4:125] ومن احسن دينا ممن اسلم وجهه لله وهو محسن واتبع ملة ابرهيم حنيفا واتخذ الله ابرهيم خليلا
[4:125] چه كسي در دين خود بهتر از آن کسي هدايت يافته است كه كاملا تسليم خداست و زندگي پرهيزكارانهاي را در پيش مي گيرد، كه با آيين ابراهيم- يكتاپرستي- مطابق است؟ خدا ابراهيم را به عنوان دوستي محبوب برگزيده است.
مناسك ابراهيمي(نماز روزه زكات حج) در تمام اديان بوده است و اين مناسك از طريق محمد رسول خدا به دست ما رسيده است هرچند كه نماز قبل از محمد رسول خدا دقيقا مثل نماز فعلي نبوده است. مناسك مذهبي توسط محمد (از طريق قرآن) از لوس شرك و بت پرستي پيراسته شد اما ما بايد باز هم خود را تابع ملت ابراهيم معرفي كنيم و ما مجاز نيستيم كه خود را ملت محمد و يا عيسي معرفي كنيم.اگر چنين كاري كنيم در آن صورت جزو اهل كتاب به حساب مياييم.فرقه هاي شيعه و سني جزو اهل كتاب به حساب ميايند.خداي مهربان در كتاب آسمانيش قرآن در خيلي از جاها اسم اهل كتاب (كساني كه كتاب آسماني به آنان داده شده است) رابه كار برده است زيرا خداي بزرگ ميدانست كه زماني خواهد رسيد كه فرقه هاي شيعه و سني بوجود خواهند آمد و جزو اهل كتاب خواهند شد. بياييد بعضي آيات اهل كتاب را با فرق شيعه وسني و يهودي و مسيحي مقايسه كنيم.
1- شيعه ها و سنی ها حديث دارند كه فقط سنی ها و شيعيان نجات يافته هستند و بقيه جهنمي . اما خداي قادر توانا جوابشان را داده است.
[2:111] برخي گفتهاند: "هيچ كس وارد بهشت نخواهد شد، جز يهوديان يا مسيحيان! " چنين است خيال خام آنها. بگو: "مدرك خود را به ما نشان دهيد، اگر حق با شماست."
2- شيعه ها و سنیها غير خود را چيزي به حساب نمياورند . اما آيه زير آنان را بر باد داده است.
در آيه زير كافي است يهودي و مسيحي را با شيعه وسني و یا بالعکس عوض كنيد.
[2:113] يهوديان گفتند: "مسيحيان پايه و اساسي ندارند." در حالي كه مسيحيان گفتند: "يهوديان پايه و اساسي ندارند." با آنكه، هر دو كتاب آسماني مي خوانند. چنين است گفتار كساني كه دانشي ندارند. خدا در روز قيامت، درباره اختلافاتشان قضاوت خواهد كرد.
3- شيعه و سني حرف از كسي قبول نميكنند حتي اگر از قرآن باشد. زيرا كه آنان تابع فرقه خود هستند نه قرآن.
[3:70] اي پيروان كتاب آسماني، چرا اين آيات خدا را تكذيب مي كنيد با وجود آنكه شهادت مي دهيد (كه اين حقيقت است)؟
[3:71] اي پيروان كتاب آسماني، چرا حق را با باطل درهم مي آميزيد و دانسته حقيقت را پنهان مي كنيد؟
4- هر فرقه اي خود را بهشتي پنداشته و بقيه را باد هوا.
[4:123] نه به خواست شماست و نه به خواست اهل کتاب: هر کس کار پليدي مرتکب شود، جزايش را خواهد ديد و هيچ فريادرس يا پشتيباني در برابر خدا نخواهد داشت.
5- گروههايي از سني و شیعه كارشان ترور و عداوت و دشمني است. نمونه آنان در كشورهاي اسلامي خيلي يافت ميشود. اين گروه از اهل كتاب (شيعه وسني) در قرآن مشرك اعلام شده اند.
[5:59] بگو: "اي اهل كتاب، آيا نفرت شما نسبت به ما براي اين نيست كه ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شد و به آنچه پيش از ما نازل شد، ايمان داريم و براي آنكه اكثر شما پرهيزكار نيستيد؟"
[5:60] بگو: "بگذاريد به شما بگويم كه چه كساني در نظر خدا بدترين هستند: كساني كه مورد لعنت خدا قرار گرفتند پس از آنكه سزاوار خشم او شدند، تا اينكه او آنها را به (پستى) ميمون ها و خوك ها و بت پرستان درآورد. اينان بسيار بدترند و از راه راست دورتر."
[5:61] هنگامي که نزد شما مي آيند، مي گويند: "ما ايمان داريم،" اگرچه هنگام ورود سراپا در کفر بودند و هنگام خروج سراپا در كفرند. خدا از آنچه پنهان مي دارند، کاملا آگاه است.
[5:62] بسياري از آنان را مي بيني که در پليدي، تجاوز و حرام خواري مي شتابند. مسلما اعمال آنها باعث بدبختي است.
[5:63] اگر فقط خاخام ها و كشيش ها آنها را از سخنان گناه آلود و درآمدهاي نامشروع باز مي داشتند! مسلما، آنچه مرتکب مي شوند، باعث بدبختي است.
6- ناگفته نماند كه بعضي از گروههاي شيعه وسنی و مسيحي و يهودي يافت ميشوند كه تابع حقند و خداي مهربان را پرستش ميكنند . خدا اجرت آنان را فراموش نميكند.خداي مهربان از اين گروه اهل كتاب تعريف و تمجيد كرده است و آنان را پرهيزگار معرفي كرده است. اين گروه اگر حرف حق را بشنوند دلهايشان نرم ميشود و آن را قبول ميكنند.آيات زير اين مورد را بيان ميكند.
[3:13] در برخورد آن دو لشکر براي شما درس عبرتي است- لشکري در راه خدا مي جنگيد، در حالي كه لشکر ديگر كافر بود. آنها با چشمان خودشان تعداد آنان را دو برابر ديدند. خدا با پيروزي خود هر كه را بخواهد، حمايت مي كند. اين بايد اطمينان خاطري باشد براي كساني كه بصيرت دارند.
[3:199] مطمئنا، برخي از پيروان كتاب هاي آسماني پيشين به خدا و آنچه بر شما نازل شد و به آنچه بر آنها نازل شد، ايمان دارند. آنها هيبت و حرمت خدا را ارج مي نهند و هرگز آيات خدا را به بهايي ناچيز معامله نمي كنند. اينان پاداش خود را از پروردگارشان دريافت خواهند كرد. خدا در حسابرسي بسيار باكفايت است.
[5:69] مسلما، کساني که ايمان دارند، آنان که يهودي هستند، تازه به دين گرويدگان و مسيحيان؛ هريک از آنها که (1) به خدا ايمان داشته باشد و(2) به روز آخر ايمان بياورد و (3) زندگي پرهيزکارانه اي را در پيش گيرد، نه از چيزي بترسد و نه اندوهگين خواهد شد.
0 : نظرات
Post a Comment
<< صفحه اصلي