دوست عزيز از شما دعوت ميشود كه فكر خود را آزاد كنيد زيرا كه خدا تو را آزاد آفريده است به طور مطلق خود را تسليم تنها خدا كنيد و خود را از قيد و بندهاي مذاهب ساختگي رها كنيد

آخرين تغييرات 26 مرداد سال 89

 نكات قرآني     اخبار    دانلود    زندگي    تزکیه نفس   نوزده   رد حديث وسنت   خدا یکتاست  

نماز  

واسطه ها در پرستش و نیایش  

شفاعت  

پیام خدای مهربان به مردم ایران  

پیام خدای مهربان به مردم تاجيكستان  

پیام خدای مهربان به مردم افغانستان  

وبلاگ انگلیسی  

سایت عربی  

4/05/2005

خيال خام


همه اديان بوسيله ساخته هاي شيطاني و رسم و رسومات ابداعي به فساد كشيده شده اند و اين در حالي است كه پيروان هر مذهبي خود را نجات يافته ميشمارند. مسيحيها تنها راه نجات بشريت را پلي به اسم مسيح ميدانند شيعه ها اعلام ميداند كه هركسي ولايت علي را قبول نكند گمراه است و به اين طريق بهشت از آن كساني است كه در جهت ولايت خاندان علي خودي نشان دهند سنيها ميگويند كه تنها يك فرقه نجات ميابد و آن هم فرقه اهل سنت و جماعت است و بقيه گمراهند و همينطور براي ساير فرقه ها ادامه دارد.
سوالي كه ممكن است پيش بيايد اين است كه آيا واقعا خدا طبق اين فرقه ها در آخرت قضاوت خواهد كرد؟ آيا واقعا غير معتقدان به ولايت علي به جهنم خواهند رفت؟ آيا كساني كه خود را جزو فرقه اهل سنت و جماعت معرفي نكنند گمراهند؟ آيا كسي كه مسيح را پل شتشوي گناهان فرض نكند از مغفرت الهي محروم است؟
پيروان اين فرقه ها به طور خيلي ساده اعلام ميدارند كه معيار قضاوت خدا فرقه گرائي است و در نهايت خدا را طرفدار فرقه خود ميدانند و در اين مورد احاديث فراواني در كتابهاي حديثشان موجود است.بعضي از پيروان اين فرقه ها خود را تافته جدا بافته به حساب مياورند مثلا پيروان شيعه وسني با چشم حقارت به مسيحيان نگاه ميكنند و همچنين ديد پيروان شيعه نسبت به سني و برعكس همينطور است.جالب است كه غرور در پيروان اين فرقه ها فقط محدود به برون فرقه اي نيست بلكه در داخل خود هم دچار اين توهم شده اند.تعدادي از آنان خود را حاجي و مشهدي و كربلايي و سيد و ... معرفي ميكنند و براي خود در جامعه موقعيتي كسب كرده اند و طبق آن موقيعت امكاناتي يافته اند!.
كساني كه كه خود را شيعه مينامند از اينكه آنان را شيعه خطاب كنيد در پوست خود نميگنجند و چنان به فرقه خود خو گرفته اند كه تمام فكر و ذكرشان افزايش تعداد آماري شيعيان است . و همچنين كساني كه خود را اهل سنت و جماعت ميخوانند از اينكه خود را اهل سنت و جماعت ميخوانند خيلي خوشحال ميشوند! و به آن افتخار ميكنند و خدا را طرفدار فرقه خود فرض ميكنند.

اين خيالات خام از خصوصيات فرقه گرائي است و شيطان با اين وسيله آنان را گمراه ميكند.شيطان از طريق القاء غرور به آنان اهدافش را تكميل ميكند.
معيار خدا فرقه گرائي نيست بلكه معيار خدا ميزان تسليم بودن است.فقط تسليم شدگان نزد خدا نجات ميابند ممكن است در هر ديني تسليم شدگاني وجود داشته باشد. ممكن است اين تسليم شدگان مسيحي يهودي مسلمان بودايي و يا زرتشتي و ... باشند اين تسليم شدگان همگي ديني را تشكيل ميدهند به نام "اسلام" . و اين دين تنها دين قابل قبول نزد خداست. اين دين "اسلام" با دين اسلامي كه در حال حاضر اسما مرسوم است فرق ميكند. زيرا دين اسلام مرسوم در حقيقت دين نيست بلكه مجموعه اي است متشكل از چندين فرقه مختلف.
دين اسلامي كه نزد خدا قابل قبول است دين تسليم شدگان به آيات خداست. پيروان آن دين تابع فرقه مشخصي نيستند بلكه همه مومنان در سراسر دنيا يك دين قابل قبول به نام تسليم را تشكيل ميدهند. همانطور كه از آخرين پيغام خدا (قرآن) انتظار ميرود يكي از موضوعات برجسته قرآن دعوت همه مومنان به وحدت است. فرق گذاشتن بين رسولان خدا منع شده است ما مجاز نيستيم بين عيسي و محمد و بودا و ... فرق قائل شويم . اگر موضوع پرستش يكي باشد در ميان همه مومنان وحدت مطلق حكمفرما خواهد بود صرف نظر از ديني كه با آن خود را ميخوانند.تعصب نشان دادن نسبت به انسانهاي بي قدرتي مثل عيسي محمد و ... و خود را وقف آنان كردن باعث جدايي نفرت و جنگهاي تلخي در ميان مومنان گمراه شده است. برخلاف مومنان گمراه مومنان هدايت شده فقط خود را وقف خدا ميكنند و هيچوقت خود را طرفدار عيسي و محمد و ... معرفي نميكنند بلكه به همه رسولان خدا ايمان مياورند. مومنان هدايت شده از دين مومنان ساير اديان كه خود را وقف فقط خدا ميكنند خوشحال ميشوند بدون در نظر گرفتن اسمي كه آن مومنان دين خود را با آن ميخوانند.

احتمالا فرق بين دين "تسليم واقعي" و "اسلام مرسوم" در جامعه مشخص شد.

خداي مهربان اعلام ميدارد كه مومنان از هر ديني نجات ميابند.

[2:62] ان الذين ءامنوا والذين هادوا والنصرى والصبءين من ءامن بالله واليوم الاءخر وعمل صلحا فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف عليهم ولا هم يحزنون
[2:62] مسلما، کساني که ايمان دارند، يهوديان، مسيحيان و تازه به دين گرويدگان؛ هر کس که (1) به خدا ايمان دارد و (2) به روز آخر ايمان دارد و (3) زندگي پرهيزكارانه اي را در پيش مى گيرد، پاداش خود را از جانب پروردگار خود دريافت خواهد کرد. ايشان نه از چيزي بترسند و نه اندوهگين خواهند شد.

چيزي كه بر اين نكته صحه ميگذارد اين است كه :
آيا اگر شما بودايي بودي باز هم نسبت به شيعه تعصب نشان ميدادي! ؟ امكان داشت كه ما مسيحي باشيم آيا باز هم خود را تابع ولايت علي معرفي ميكرديم؟ اگر شما در كشور چين زندگي ميكرديد آيا باز هم شيعه بودي؟ اگر پدر و مادر شما افريقايي بودند چطور؟
سوالي كه بايد جواب داده شود اين است كه پس چرا اينقدر نسبت به فرقه خود آتشي هستيد؟ مگر خدا اين را از تو خواسته است؟ پس چرا تمام زندگي و وقت خود را وقف دفاع از فرقه ات ميكني؟
هركسي در سطح خود آزمايش ميشود آن چيزي كه نزد خدا مورد محاسبه قرار ميگيرد نفس است هركدام از ما ماسكي در صورت دارد كه دقيقا مطابق نفس اصلي ما نيست زماني كه بميريم آن ماسك برداشته ميشود و چهره اصلي ما بروز ميكند. آن چيزي كه نزد خدا اعتبار دارد نفس واقعي ماست نه شخصيت رياكار ماسك به صورت ما !
آن چيزي كه براي قضاوت به طرف خدا برميگردد نفس است. فقط نفسهايي نجات ميابند كه خود را به تنها خدا اختصاص داده باشند.

[89:27] يايتها النفس المطمئنة
[89:28] ارجعي الى ربك راضية مرضية
[89:29] فادخلي في عبدي
[89:30] وادخلي جنتي

[89:27] و تو، اي نفس قانع.
[89:28] به سوي پروردگارت بازگرد، راضي و رضايت بخش.
[89:29] خوش آمدي در زمره خدمتگزاران من.
[89:30] خوش آمدي به بهشت من.

كساني كه نفس خود را با ماسك ميپوشانند مثل كساني كه خود را حاجي و مشهدي و سيد و .... ميخوانند و سعي در پرهيزگار نشان دادن خود دارند نزد خدا جايي ندارند .

[53:32] الذين يجتنبون كبئر الاثم والفوحش الا اللمم ان ربك وسع المغفرة هو اعلم بكم اذ انشاكم من الارض واذ انتم اجنة في بطون امهتكم فلا تزكوا انفسكم هو اعلم بمن اتقى
[53:32] آنها جز خطاهاي كوچك، از گناهان بزرگ و ستمكاري دوري مي كنند. بخشش پروردگار تو بي اندازه است. او از زماني كه شما را از زمين پديد آورد و از وقتي كه به صورت رويان در شكم مادرانتان بوديد، از شما كاملا آگاه بوده است. بنابراين، خودتان را بالا نبريد؛ او از پرهيزكاران کاملا آگاه است.

[4:49] الم تر الى الذين يزكون انفسهم بل الله يزكي من يشاء ولا يظلمون فتيلا
[4:49] آيا توجه کرده اي به آنان که خود را بالا مي برند؟ در حالي که، خداست که هر کس را بخواهد بالا مي برد، بدون کوچک ترين بي عدالتي.

بعضي از آنان فكر ميكنند همينكه حاجي و سيد و .. هستند كافيست . شما اگر فردي كاملا با ايمان باشيد و داراي تمام محاسن اخلاقي هم باشيد مادام كه خود را شيعه و يا سني خطاب نكنيد هيچ شيعه اي و (يا سنيي ) تورا نخواهد پذيرفت.
واقعا ماچرا براي دين خود ماسك و القاب و عناوين قرار داده ايم ؟ چرا فكر ميكنيم بايد از طريق مقدسين به خدا رسيد ؟ چرا كساني كه در جامعه ما به افراد مذهبي مشهورند ساده ترين مسائل اخلاقي را هم رعايت نميكنند؟

مومنان كساني هستند كه به خداي يكتا ايمان دارند و تنها اورا پرستش ميكنند صرف نظر از فرقه و قوم مادرزاديشان.
جهت فهميدن صفات مومنان نگاهي به سوره مومنان بيندازيم. در آنجا در چندين آيه اول وصف مومنان ذكر شده است.

[23:1] قد افلح المؤمنون
[23:2] الذين هم في صلاتهم خشعون
[23:3] والذين هم عن اللغو معرضون
[23:4] والذين هم للزكوة فعلون
[23:5] والذين هم لفروجهم حفظون
[23:6] الا على ازوجهم او ما ملكت ايمنهم فانهم غير ملومين
[23:7] فمن ابتغى وراء ذلك فاولئك هم العادون
[23:8] والذين هم لامنتهم وعهدهم رعون
[23:9] والذين هم على صلوتهم يحافظون
[23:10] اولئك هم الورثون
[23:11] الذين يرثون الفردوس هم فيها خلدون


[23:1] به راستي که مؤمنان موفق هستند؛
[23:2] آنها كساني هستند كه در حين ارتباط با خدا خاشع و متواضع هستند.
[23:3] و از سخنان بيهوده اجتناب مي ورزند.
[23:4] و زكات خود را مي دهند.
[23:5] و نجابت خود را حفظ مي كنند.
[23:6] آنها فقط با همسران خود، يا كساني كه قانونا متعلق به آنها هستند، رابطه جنسي دارند؛ آنها مورد سرزنش قرار نمي گيرند.
[23:7] کساني که از اين حدود بگذرند، متجاوزند.
[23:8] هرگاه امانتي به آنها سپرده شود و يا به هر توافقي برسند، قابل اعتمادند.
[23:9] آنها مرتبا نمازها (ارتباط با خدا) را به جا مي آورند.
[23:10] چنين هستند وارثان.
[23:11] آنها وارث بهشت خواهند بود، جايي كه در آن جاودان بمانند.


چيزي كه به چشم ميخورد كلمه صلات است. زيرا كه يكي از اوصاف مومنان در تمام اديان در سراسر جهان ارتباط با خداست. در اينجا براي روشن شدن موضوع فرق دو كلمه "الصلوة" و "صلات" را ذكر ميكنيم:
هردو كلمه به معناي دعاي ارتباطي است. هركجا كه نماز به صورت "الصلوة" ذكر شده است (داراي "ال"و "و") منظور نماز مشخصي است كه از ابراهيم به ما رسيده است (شامل 17 ركعت در شبانه روز). حروف "ال" كه در اول آن ذكر شده است نشانه اين است كه اين نماز داراي حركات و كلمات مشخصي است.

[5:58] واذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزوا ولعبا ذلك بانهم قوم لا يعقلون
[5:58] هنگامي که به نماز فرا مي خوانيد، آن را به مسخره و ريشخند مي گيرند. اين براي آنست که آنها مردمي هستند که نمي فهمند.

اما هركجاي قرآن كلمه به صورت "صلات" ذكر شده است منظور دعاي ارتباطي است كه هر فردي با آن با خداي خويش ارتباط برقرار ميكند. به همين خاطر اين كلمه در قرآن هميشه همراه ضمير مفعولي ذكر ميشود مثل (صلاتهم صلاته و ...).

[11:87] قالوا يشعيب اصلوتك تامرك ان نترك ما يعبد ءاباؤنا او ان نفعل في امولنا ما نشؤا انك لانت الحليم الرشيد
[11:87] آنها گفتند: "اي شعيب، آيا دين تو به تو امر مي كند كه ما بايد دين والدين خود را ترك كنيم، يا كسب خود را به دلخواه خود نگردانيم؟ مطمئنا تو در دلسوزي و خردمندي شهرت داري."

[9:103] خذ من امولهم صدقة تطهرهم وتزكيهم بها وصل عليهم ان صلوتك سكن لهم والله سميع عليم
[9:103] از پول آنها صدقه بگير تا آنها را خالص و منزه كني. و آنها را تشويق كن، زيرا تشويق تو به آنان اطمينان خاطر مي بخشد. خداست شنوا، داناي مطلق.

حتي پرندگان هم داراي صلات هستند و آنان هم از اين طريق با خداي خويش مرتبطند.به آيه زير نگاه كنيد:

[24:41] الم ترى ان الله يسبح له من في السموت والارض والطير صفت كل قد علم صلاته و تسبيحه والله عليم بما يفعلون
[24:41] آيا توجه نمي كني كه همه كس در آسمانها و زمين خدا را تجليل مي كند، حتي پرندگان هنگامي كه به صف پرواز مي كنند؟ هر يك از آنها نيايش و تسبيح خود را مي دانند. خدا از همه اعمالشان كاملا آگاه است.

بنابراين هرفردي ميتواند با خداي خويش ارتباط برقرار كندصرف نظر از دين و قوم مادرزاديش. مثلا يك فرد كشاورز از هر ملتي و از هر كشوري و از هر ديني ميتواند با خداي خويش ارتباط داشته باشد.به عكس زير نگاه كنيد.

http://www.sharemation.com/godisone/farmer.jpg?uniq=-brsele


يك فرد مسيحي يهودي مسلمان بودايي و ... ميتواند مومن به خدا باشد و اين مومنان جزو دين اسلام به حساب ميايند.دين اسلامي كه خدا منظور دارد اين دين است نه دين فرقه اي ( شيعه و سني و مسيحي ويهودي) . اين مومنان در روش نماز خواندنشان با روش ابراهيم فرق ميكنند اما خدا از هرنفسي به اندازه تواناييش انتظار دارد.

با توضيحات ياد شده سوالي كه فورا به ذهن عده اي خطور ميكند اين است كه اگر در سراسر دنيا تسليم شدگاني از اديان و اقوام مختلف وجود دارند پس حقيقت مطلقي وجود ندارد ! پس هر ديني ميتواند به وضع موجود بماند و ادعاي حقيقت كند!
برداشت بالا معمولا برداشت كساني است كه فرقه گرائي و قوم گرائي با رگ و خونشان انس گرفته است. آنها دوست دارند كه همه به جهنم بروند به جز خودشان! آنها هنوز مقصود از دين را نميدانند. زيرا كه دين آنان چندين جلد كتاب حديث است و بس. دين آنان پيروي از گذشتگان است دين آنان چيزي جز عقايد پوسيده پدرانشان نيست. جالب است كه بدانيم كتابهاي آسماني براي مبارزه با فرقه گراها نازل شده است. با مطالعه كتابهاي آسماني و آخرين كتاب خدا (قرآن) مفهوم دين براحتي بدست ميايد. جوهره و محور تمام اديان تسليم شدن در برابر آيات خداست.

آيات خدا تمام شدني نيست. رعد و برق در آسمان – خوابيدن در شب – سرگذشت اقوام گذشته – وقايع تاريخي - اكتشافات علمي – بلاها و مصيبتها - سرگذشت پدرانمان – وضعيت فعلي ما- آيات قرآني و ... همه جزو آيات الهيند. هركسي در روز با آيات الهي روبروست.دين در طول تاريخ يكي بوده است و آن تسليم در برابر آيات الهي است.تمام پيامبران به تسليم در برابر آيات خدا دعوت كرده اند.

[30:24] ومن ءايته يريكم البرق خوفا وطمعا وينزل من السماء ماء فيحي به الارض بعد موتها ان في ذلك لاءيت لقوم يعقلون
[30:24] در ميان مدركهاي اوست كه به شما برق آسمان را به عنوان منبعي از بيم و اميد مي نماياند، سپس آب را از آسمان فرو مي فرستد تا زمين مرده را دوباره زنده كند. در اينها، مدرکي است كافي براي مردمي كه مي فهمند.

[30:23] ومن ءايته منامكم باليل والنهار وابتغاؤكم من فضله ان في ذلك لاءيت لقوم يسمعون
[30:23] در ميان مدركهاي او خوابيدن شما در طي شب و يا در طي روز است و كاركردن شما در جستجوي روزي هاي او. در اين، مدرکي است كافي براي مردمي كه مي توانند بشنوند.

[30:42] قل سيروا في الارض فانظروا كيف كان عقبة الذين من قبل كان اكثرهم مشركين
[30:42] بگو: "در زمين بگرديد و به عاقبت كساني كه پيش از شما بودند، توجه كنيد." اكثر آنها مشرك بودند.

هركسي در مقابل آيات الهي در حد توانش مسئول است. در روز قيامت براي واكنش نسبت به آيات نشان داده شده به او بايد پاسخگو باشد.

[7:6] فلنسئلن الذين ارسل اليهم ولنسئلن المرسلين
[7:6] ما مسلما از كسانى كه پيام را دريافت كردند، سئوال مي كنيم و از رسولان نيز سئوال خواهيم كرد.

خدا در حد توانايي نفسمان مارا بازخواست ميكند ممكن است كارگري ساده با ديدن و يا شنيدن نشانه و آيه اي كوچك از آيات خدا ايمان در قلب او نفوذ كند. اما ممكن است يك عالم در علوم اسلامي !! هنوز تسليم خدا نباشد و همچنان تسليم شيطان باشد.

چيزي كه بر اين نكته صحه ميگذارد اين است كه : براي تسليم شدن به آيات خدا ديدن و شنيدن همه آيات خدا لازم نيست و براي كسي هم مقدور نيست. به طور مثال خيلي از كساني كه به پيامبران در طول تاريخ ايمان آورده اند با شنيدن و يا ديدن يك يا دو نشانه ايمان وارد قلبشان شده است.تعدادي از مسلمانان با شنيدن يك آيه قرآن تسليم خدا شده اند . تسليم شدن به خدا از همه چيز مهمتر است اين ركن است كه باعث پرورش و تغيير نفس واقعي ما ميشود در غير اينصورت ما همچنان رياكار ميمانيم. كساني وجود دارند كه تمام قرآن را از حفظند اما هنوز تسليم خداي مهربان نيستند و همچنان گرفتار شيطانند.

سوالي كه پيش ميايد اين است كه پس چه چيزي انسان را از تسليم به خدا (دين اسلام ) خارج ميسازد؟
جواب اين است : تكذيب و فراموش كردن نشانه ها و آيات روشن خدا

[20:126] قال كذلك اتتك ءايتنا فنسيتها وكذلك اليوم تنسى
[20:126] او خواهد گفت: "زيرا وقتي آيات ما براي تو آمد، آنها را فراموش كردي، اكنون تو فراموش شده اي."

كساني كه اعلام ميدارند كه ايمان آورده اند خدا آنان را بدون آزمايش باقي نميگذارد. كساني كه ايمان مياورند لحظه به لحظه ايمانشان آزمايش ميشود.

[29:2] احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا ءامنا وهم لا يفتنون
[29:2] آيا مردم فکر مي كنند كه با گفتن "ايمان داريم،" به حال خود رها خواهند شد، بدون آنكه مورد آزمايش قرار بگيرند؟

هميشه انسانها نسبت به چيزهاي جديد مقاومت نشان ميدهند اين رسم روزگار است زيرا كه شيطان مارا از پيشرفت باز ميدارد و مارا از چيزهاي جديد ميترساند و به اين طريق مارا به فقر و فحشا ميكشاند جالب است كه شيطان از همان خود دين براي جلوگيري از تسليم شدن به خدا استفاده ميكند زيرا كه اين بهترين راه است و كسي هم شك نميكند!

[21:2] ما ياتيهم من ذكر من ربهم محدث الا استمعوه وهم يلعبون
[21:2] هنگامي كه مدركي جديد از جانب پروردگارشان براي آنها مي آيد، با بي توجهي به آن گوش مي دهند.

خدا اعلام ميدارد كه غير از اسلام دين ديگري قابل قبول نيست منظور از اين اسلام تسليم به خداست نه اسلام مرسوم در جامعه (اسلام شناسنامه اي).

[3:85] ومن يبتغ غير الاسلم دينا فلن يقبل منه وهو في الاءخرة من الخسرين
[3:85] هر کس ديني جز "تسليم" براي خود اختيار کند، از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از بازندگان خواهد بود.
[3:86] كيف يهدي الله قوما كفروا بعد ايمنهم وشهدوا ان الرسول حق وجاءهم البينت والله لا يهدي القوم الظلمين
[3:86] چرا خدا مردمي را هدايت کند که پس از ايمان آوردن و پس از شاهد بودن بر حقانيت رسول و پس از دريافت مدرک هاي محکم،* کافر شدند؟ خدا ستمکاران را هدايت نمي کند.

اگر آيه بعدي (3:86) را بررسي كنيم متوجه ميشويم كه دين اسلام هميشه همراه بينات و آيات ذكر شده است زيرا كه تسليم خدا شدن بدون نشانه و آيه بي معني است. كساني كه به فرقه خود چسبيده اند هيچ و آيه و نشانه اي جديد از طرف خدا را قبول نميكنند زيرا كه با قبول كردن اين نشانه هاي جديد فرقه مذهبيشان به خطر مي افتد در ظاهر خود را طرفدار دين و قرآن نشان ميدهند اما اين واقعيت است كه آنان تسليم آيات خدا نيستند. آنان خدا را براي فرقه خود ميخواهند و اين دقيقا نقطه مقابل تسليم است آنان هميشه از چيزهاي جديد ميترسند آنان ديني را كه از پدرانشان شنيده اند را پيروي ميكنند كتابهاي حديثشان نماينده نظرات پدرانشان است. و اين در حالي است كه پيروي كوكورانه از دين منع شده است. يک مصيبت بزرگ بشري پيروي کورکورانه از والدين است.
جالب است كه پيروان اديان ديگر را متهم ميكنند كه چرا آنان اسلام را قبول نميكنند! فكر ميكنند اسلام را در شناسنامه فرد بايد نوشت و الا طرف مسلمان نيست. كسي بخواهد مسلمان شود بايد تسليم بودن خود را به فرقه گراها اعلام كند !!! و الا مسلمان نيست. الكي الكي خودشان را نماينده خدا كرده اند!

[14:10] قالت رسلهم افي الله شك فاطر السموت والارض يدعوكم ليغفر لكم من ذنوبكم ويؤخركم الى اجل مسمى قالوا ان انتم الا بشر مثلنا تريدون ان تصدونا عما كان يعبد ءاباؤنا فاتونا بسلطن مبين
[14:10] رسولانشان گفتند: "آيا شما در مورد خدا شك داريد؛ آغازكننده آسمانها و زمين؟ او فقط شما را دعوت مي كند تا گناهانتان را ببخشد و به شما فرصت ديگري دهد تا خود را نجات دهيد." آنها گفتند: "شما جز بشري مانند ما نيستيد كه مي خواهيد ما را از روش عبادتي پدرانمان بازداريد. به ما مجوزي معتبر نشان دهيد."

[2:208] يايها الذين ءامنوا ادخلوا في السلم كافة ولا تتبعوا خطوت الشيطن انه لكم عدو مبين
[2:208] اي كساني كه ايمان آورده ايد، كاملا تسليم شويد؛ از گام هاي شيطان پيروي نكنيد، زيرا او سرسخت ترين دشمن شماست.

[2:209] فان زللتم من بعد ما جاءتكم البينت فاعلموا ان الله عزيز حكيم
[2:209] اگر پس از اين مدارک روشنى که براي شما آمده است، به لغزش دچار شويد، پس بدانيد که خداست صاحب اقتدار، حکيم ترين.

همانطور كه ميبينيد تسليم هميشه همراه آيات و بينات ذكر ميشود. پيروي كوركورانه از دين منع شده است.

[17:36] ولا تقف ما ليس لك به علم ان السمع والبصر والفؤاد كل اولئك كان عنه مسءولا
[17:36] هيچ خبري را نپذير، مگر آنكه خودت درباره صحت آن تحقيق كني. من به تو شنوايي، بينايي و عقل داده ام و تو مسئولي از آنها استفاده كني.

ما اسما مسلمان هستيم در واقع ممكن است كسي مادرزادي مسيحي باشد اما تسليم آيات خدا باشد. ممكن است كسي مادرزادي مسلمان باشد و تسليم آيات خدا نباشد.تسليم خدا بودن ربطي به دين مادرزادي ندارد.دين مادرزادي براي ما مزيت به حساب نميايد زيرا كه انتخاب آن در دست ما نيست در عوض مسئوليت مارا بيشتر ميكند.

[16:104] ان الذين لا يؤمنون بءايت الله لا يهديهم الله ولهم عذاب اليم
[16:104] مسلما، کساني که به آيات خدا ايمان نمي آورند، خدا آنان را هدايت نمي کند. آنها سزاوار عذابي دردناك شده اند.

همانطور كه گفتيم دين اسلام دين تسليم شدگان به آيات خداست (صرف نظر از فرقه مادرزادي) . آيات خدا بايد واضح به مردم نشان داده شود شيطان هميشه آيات خدا را با خرافات قاطي پاطي ميكند و به خورد مردم ميدهد. ممكن است سوالي پيش بيايد و آن اين است كه قرآن كتاب آسماني شامل آيات خداست و پس پيروان همه اديان بايد تسليم جديدترين آيات خدا باشند؟

مشكل اينجاست كه خود كساني كه شناسنامه اي مسلمانند تسليم جديد ترين آيات خدا نيستند. بلكه بيشتر از كتابهاي حديثشان پيروي ميكنند.و شيطان به اين طريق در پيام خدا دخالت ميكند و آيات خدا را خراب ميكند تا كه كسي آن را قبول نكند. شما هرچقدر هم از شريك قراردادن به خدا برايشان بگوييد صد بار هم به مسلمانان بگوييد كه فقط خدا را بخوانيد قبول نميكنند زيرا كه آنان هنوز تسليم آيات خدا نيستند. بلكه بيشتر مطيع گذشتگان خود هستند.هر چيزي كه اعتقادات فرقه ايشان را به خطر اندازد را قبول نميكنند و اين دقيقا نقطه مقابل تسليم است.

مسلمانان شناسنامه اي هيچ ادعايي نميتوانند داشته باشند زيرا كه آنان تسليم آيات خدا نيستند و همچنان ميخواهند كه درجا بزنند در واقع پيروان ساير اديان بايد از مسلمانان شناسنامه اي بخواهند كه تسليم آيات خدا شوند!

يكي از آيات بزرگ خداوند در قرن حاضر معجزه 19 است كه تسليم شدگان واقعي را مشخص ميكند.


4 : نظرات

At 11:43 AM, Blogger انسان said...

سلام
از شما دعوت میشود یه سری به وبلاگ زیر بزنید امیدوارم بد نباشد برای ایده هایتان
www.limit18444.blogspot.com
bestregraeds asari

 
At 12:30 AM, Anonymous Anonymous said...

آفرين نوشته شما خيلي عالي بود
متشكريم

 
At 12:07 AM, Anonymous Anonymous said...

شما گفتي دين اسلام يعني تسليم به آيات خدا
آيا ايه اي از قرآن ميتواني در اين مورد ذكر كنيد؟

 
At 12:08 AM, Blogger Quran message said...

آيه 3:85
و آيه 3:86

 

Post a Comment

<< صفحه اصلي